روانشناسی خودمانی | مشاوره خصوصی

اطلاعات روانشناسی خود را افزایش دهید. از مشاوره خصوصی بهترین نتیجه را بگیرید

روانشناسی خودمانی | مشاوره خصوصی

اطلاعات روانشناسی خود را افزایش دهید. از مشاوره خصوصی بهترین نتیجه را بگیرید

مقیاس هوش وکسلر

توسعه بعدی در تاریخ آزمون های هوش، ایجاد یک ابزار اندازه گیری جدید توسط روانشناس آمریکایی دیوید وکسلر بود. مانند بینه ، وکسلر اعتقاد داشت که هوش شامل تعدادی از توانایی ذهنی مختلف است. وکسلر هوش را به عنوان ، “ظرفیت سراسری از فردی برای عمل هدفمند ، تفکر منطقی ، و برخورد موثر با محیط خود” توصیف می کند( وکسلر،۱۹۳۹). نارضایتی وکسلر از محدودیت های استنفورد- بینه ، او را به انتشار آزمون هوش جدید خود که به عنوان مقیاس هوش وکسلر بزرگسالان (WAIS) در سال ۱۹۵۵ شناخته شده است ترغیب نمود.

وکسلر همچنین دو آزمون مختلف به طور خاص برای استفاده کودکان را توسعه داد. مقیاس هوش وکسلر برای کودکان (WISC) و مقیاس وکسلر مهد کودک و پیش دبستانی (WPPSI) :. نسخه بزرگسال آزمون از زمان انتشار اولیه خود تجدید نظر شده است و در حال حاضر به عنوان WAIS IIIشناخته شده است.

WAIS III شامل ۱۴ خرده آزمون در دو مقیاس است و سه نمره فراهم می کند: نمره هوشبهر مرکب ، یک نمره هوشبهر کلامی و نمره ضریب هوشی. نمرات خرده آزمون در WAIS III می تواند در شناسایی ناتوانی های یادگیری مفید باشند ، مانند مواردی که نمره پائین در برخی خرده آزمون ها همراه با نمره بالا در زمینه های دیگر نیز ممکن است نشان دهد که فرد مشکل خاصی در یادگیری دارد.

به جای نمره آزمون در سن شناسنامه ای و سن عقلی ، که در آزمون اصلی استانفورد- بینه عنوان شده بود ، WAIS با مقایسه نمره آزمون یادداشت برداری شده با نمره تعداد بسیار زیادی از همان گروه سنی به پاسخ می رسد. نمره به طور متوسط ۱۰۰ است، با دو سوم از نمرات دروغ که ثابت است در محدوده نرمال بین ۸۵ و ۱۱۵ قرار دارد. این شیوه نمره دهی تبدیل به روش استاندارد در آزمون هوش شده است و این روش همچنین در نسخه مدرن از آزمون استنفورد- بینه نیز استفاده می شود.


آزمون هوش استنفورد - بینه

پس از توسعه مقیاس بینه – سیمون ،آزمون به زودی در ایالات متحده که توجه به آن سبب تولید آزمون های زیادی شد.

لوئیس ترمن روانشناس دانشگاه استنفورد ، نمونه ای از آزمون اصلی بینه و استاندارد شده با استفاده از شرکت کنندگان در آمریکا اجرا کرد. این آزمون پذیرفته شده ، برای اولین بار در سال ۱۹۱۶ منتشر شد-آن مقیاس استنفورد – بینه نامیده شد و به زودی کاربرد  استاندارد در ایالات متحده مورد استفاده قرار گرفت.

یک عدد در آزمون هوش استنفورد – بینه استفاده می شود ، عددی که هوش و زیرکی شخص (یا- ضریب هوشی)را ، به نمایندگی نمره فرد در امتحان نشان می دهد. این امتیاز از تقسیم سن عقلی بر سن شناسنامه ای فرد بدست می آید ، سپس در عدد ۱۰۰ ضرب و محاسبه می شود. به عنوان مثال ، یک کودک با سن عقلی ۱۲ و سن شناسنامه ای ۱۰ می تواند ضریب هوشی ۱۲۰ داشته باشد.(۱۲۰=۱۰۰*۱۰/۱۲).

با وجود گذشت سالها از شروع استفاده آن امروزه آزمون استنفورد – بینه به عنوان یک ابزار ارزیابی محبوب باقی مانده است.

آلفرد بینه و اولین آزمون ضریب هوشی

بهره هوش در تاریخ هزاران سال نامفهوم بود ، اما آن اولین بار زمانی که روانشناس آلفرد بینه برای شناسایی دانش آموزانی که نیاز به کمک های آموزشی داشتند به کار برده شد، متولد شد.

آلفرد بینه و اولین آزمون ضریب هوشی

در اوایل دهه ۱۹۰۰ ، دولت فرانسه از روانشناس آلفرد بینه خواست تا ببینند که دانش آموزان چه مشکلات سختی در مدارس دارند.دولت نیاز به تصویب قوانینی که همه کودکان مدارس فرانسوی آن را رعایت کنند داشت ،بنابراین پیدا کردن راهی که دانش آموزانی که مشکلات خاصی داشتند مهم بود. در مواجهه با این وظیفه ، بینه و همکارش تئودور سایمون تعدادی سوال که در آن به مواردی مانند توجه ، حافظه و مهارت های حل مساله که مدارس اهمیت نمی دادند تمرکز نمودند.با استفاده از این پرسش ها ، بینه مشخص کرد که چه چیزهایی به عنوان بهترین پیش بینی کننده موفقیت در مدرسه هستند. بینه اظهار داشت که: به سرعت متوجه شدم که برخی از کودکان به طور کلی قادر به پاسخگویی به سوالاتی که پیشرفته تر از سن آنان بودند شده اند، در حالی که کودکان دیگر که با آنها هم سن بودند تنها قادر به پاسخگویی به سوالاتی که به طور معمول کودکان کوچکتر می توانند پاسخ دهند، بودند. بر اساس این مشاهدات ، بینه مفهوم سن عقلی و اندازه گیری از اطلاعات بر اساس توانایی های متوسط از کودکان گروه سنی خاص را پیشنهاد داد.

نخستین آزمون هوش ،که امروزه به عنوان مقیاس بینه – سیمون یاد می شود ، به عنوان اساس آزمون های هوش هنوز مورد استفاده است. با این حال ، بینه خود اعتقاد نداشت که ابزارهای روانسنجی می توانند مورد استفاده برای اندازه گیری سطح واحد دائمی و ذاتی از هوش باشند.بینه بر محدودیت های آزمون تاکید داشت و اظهار می داشت که هوش مفهومی گسترده تر از یک عدد خاص است. در عوض ، او اصرار داشت که هوش تحت تاثیر تعدادی از عوامل و تغییرات در طول زمان قرار دارد و تنها در میان کودکان با پیش زمینه های مشابه باید مقایسه شود.

آزمون آدمک ( گودیناف) تست هوش ( سن اجرا: از ۳ تا ۱۳ سال)

گودیناف

آزمون ترسیم آدمک یکی از آسانترین ، عملی ترین وجهانی ترین آزمونهای تصویری است. این آزمون به وسیله عده زیادی کد گذاری شده است که مهمترین آنها کار خانم آمریکائی فلورانس گودینافFlorence Goodenoughاست که در سال ۱۹۲۰ در ایالت نیوجرسی آمریکا روی چهار هزار کودک آنرا آزمایش نمود . در فرانسه نیز دکتر فای(Fay)

در این زمینه کار کرده است.

هدف:

مهمترین هدف آزمون ، تعیین درجه هوشمندی سن عقلی و بهره هوشی کودک است . همچنین این آزمون را زمانی به کار می بریم که آزمونهای هوشی دیگر مقدور نیست و می خواهیم هر چه سریعتر درباره درجه هوشی کودک به نتیجه برسیم . علاوه بر این ، اطفالی که زبان نمی دانند و قادر به سخن گفتن نیستند بهترین ابزار سنجش این آزمون می باشند.

دستور اجرا:

اجرای آزمون ساده است . به کودک گفته می شود:” یک آدم ترسیم کن و هر چه می توانی آنرا زیبا و خوب بکِش ” ، اضافه می نمائیم زمان این کار هر چقدر طول بکشد اشکالی ندارد.

نکاتی که در عمل و ارزیابی باید رعایت کرد:

۱- برای ترسیم بهتراست یک مداد سیاه یا یک خودکار راحت و روان دراختیار کودک بگذاریم . با مداد رنگی به دشواری می توان رسم کرد و اجزاء را تشخیص داد.

۲- اگر نقاشی با مداد رنگی کشیده شود ، شرایط دیگری برای ارزیابی لازم است که باید رعایت شود.

۳- کاغذ برای رسم نقاشی کودک باید حداقل ۳۰ × ۲۱ باشد.

۴- اجازه بدهید کودک چند تصویر بکشد ، سپس بهترین و کاملترین را برای نمره گذاری انتخاب کنید.

۵- اگر نتایج چند بار کشیدن آدمک با یکدیگر فرق داشت نشان ناراحتی های دیگری در کودک است که باید به متخصص مسائل روانی یا روان درمانی مراجعه کرد.

روش نمره گذاری:

الف: برای هر یک ازاجزا آدمک در صورتی که توسط کودک ترسیم شده باشد یک نمره منظور فرمائید. به شرح ذیل:

۱- سر وجود داشته باشد .

۲- پا کشیده شده باشد .

۳- دست کشیده شده باشد .( یک یا هر دو دست)

۴- بدن کشیده شده باشد .

۵- طول بدن طویل تر ازعرض آن باشد.

۶- شانه ها کشیده شده باشد.

۷- بازوها و پاها به تنه چسبیده شده باشند.

۸- پاها به تنه و دستها به تنه در نقاط واقعی خود چسبیده شده باشند.

۹- گردن کشیده شده باشد.

۱۰- دنباله گردن به سر و تنه مربوط باشد.

۱۱- چشمها کشیده شده باشد.

۱۲- بینی کشیده شده باشد.

۱۳- دهان کشیده شده باشد.

۱۴- دو لب دیده شود.

۱۵- سوراخها یا حفره های بینی کشیده شده باشد.

۱۶- موها کشیده شده باشد. ( جزئی ترین مقدار مو)

۱۷- موها کامل کشیده شده باشد.

۱۸- علامتی از لباس کشیده شده باشد.

۱۹- دو قطعه لباس کشیده شده باشد.

۲۰- تمام بدن پوشیده از لباس باشد.

۲۱- چهار قطعه لباس مشخص باشد . ( کراوات ، کلاه ، جوراب ، کفش ، پیراهن ، کت و شلوار)

۲۲- لباس رسمی یا یونیفورم باشد . ( یونیفورم مدرسه هم نمره می گیرد)

۲۳- انگشتان کشیده شده باشد . ( هر اثری از انگشت کافی است)

۲۴- تعداد انگشتان درست باشد .

۲۵- شکل و قواره انگشتان درست باشد .

۲۶- شست متمایز باشد.

۲۷- دست متمایز ازانگشتان باز باشد. ( کف دست کشیده شده باشد.)

۲۸- بازوها کشیده شده باشد .

۲۹- زانو کشیده شده باشد .

۳۰- تناسب سر نسبت به بدن مراعات شده باشد .

۳۱- تناسب بازوها و دستها نسبت به بدن حفظ شده باشد.

۳۲- پاهای متناسب ، کشیده شده باشد.

۳۳- کف پا متناسب باشد.

۳۴- پاها متمایل به بالا نباشند.

۳۵- دستها و پاها دو بعدی کشیده شده باشند.

۳۶- پاشنه کفش یا پاشنه پا کشیده شده باشد.

۳۷- هماهنگی خطوط کلی حفظ شده باشد. ( دست نلرزیده باشد)

۳۸- هماهنگی خطوط کلی و جزئی حفظ شده باشد. ( نقاشی دقیق باشد)

۳۹- هماهنگی خطوط سر ( موها و دور سر به دقت کشیده شده باشد)

۴۰- هماهنگی خطوط تنه حفظ شده باشد .

۴۱- هماهنگی خطوط دستها و پاها حفظ شده باشد .

۴۲- هماهنگی خطوط چهره حفظ شده باشد .

۴۳- گوشها کشیده شده باشد .

۴۴- تناسب گوشها حفظ شده باشد .

۴۵- مردمک چشم کشیده شده باشد .

۴۶- تناسب چشم حفظ شده باشد .

۴۷- در تصاویر نیمرخ و تمام رخ ، چشم دارای حالت باشد.

۴۸- چانه و پیشانی هر دو کشیده شده باشد .

۴۹- برآمدگی شانه در تصویر نیمرخ معلوم باشد .

۵۰- نیمرخ ناقص باشد . ( یعنی تنه و نیمرخ ناقص)

۵۱- نیمرخ باشد .

روش محاسبه:

۱- نمرات داده شده را باهم جمع کنید . ( مجموع از ۵۱ بیشتر تجاوز نمی کند)

۲- با استفاده از جدول مخصوص ( جدول شماره ۱) نمره خام ، تبدیل به سن عقلی می شود . از رابطه زیر بهره هوشی کودک به دست می آید.


۳- اگر نمره خام آزمونی بر فرض مثال ۴۰ باشد در جدول تبدیل نمرات ، ( جدول شماره ۱ ) نمره خام را پیدا کرده و سن عقلی کودک را که ۱۳ می باشد، استخراج می کنیم. ( این نمره سن عقلی کودک است) سپس ۱۳ ( که سن عقلی کودک است) را در عدد ۱۲ ( ماه) ضرب می کنیم. ( هر سال ۱۲ ماه دارد)

سپس سن تقویمی آزمونی را محاسبه می کنیم . اگر آزمودنی به عنوان مثال ۱۰ سال و ۳ ماه داشته باشد ۱۰ را ضربدر ۱۲( هر سال ۱۲ ماه دارد) بعلاوه ۳ ( ماه) می کنیم نمره بدست آمده سن تقویمی کودک می باشد. حاصلضرب صورت و مخرج را بر هم تقسیم کرده وضربدر ۱۰۰ کرده و بهره هوشی آزمودنی بدست می آید. بدین صورت:

IQ = ۱۳ * ۱۲ * ۱۰۰ = ۱۲۶

۳+۱۲*۱۰

۴- سپس نمره به دست آمده را در طبقه بندی هوشی ( جدول شماره ۲) پیدا کنید ، بهره هوشی کودک مشخص می گردد.

جدول تبدیل نمرات خام به سن عقلی

جدول شماره ۱

نمره خام

سن عقلی

نمره خام

سن عقلی

نمره خام

سن عقلی

نمره خام

سن عقلی

۱

۳-۳

۱۱

۹-۵

۲۱

۳-۸

۳۱

۹-۱۰

۲

۶-۳

۱۲

۰-۶

۲۲

۶-۸

۳۲

۰-۱۱

۳

۹-۲

۱۳

۳-۶

۲۳

۹-۸

۳۳

۳-۱۱

۴

۰-۴

۱۴

۶-۶

۲۴

۰-۹

۳۴

۶-۱۱

۵

۳-۴

۱۵

۹-۶

۲۵

۳-۹

۳۵

۹-۱۱

۶

۶-۴

۱۶

۰-۷

۲۶

۶-۹

۳۶

۰-۱۲

۷

۹-۴

۱۷

۳-۷

۲۷

۹-۹

۳۷

۳-۱۲

۸

۰-۵

۱۸

۶-۷

۲۸

۰-۱۰

۳۸

۶-۱۲

۹

۳-۵

۱۹

۹-۷

۲۹

۳-۱۰

۳۹

۹-۱۲

۱۰

۶-۵

۲۰

۰-۸

۳۰

۶-۱۰

۴۰

-۱۳







۵۱

بالاتر از ۱۳ سال

جدول شماره ۲

طبقه بندی از لحاظ هوش

معادل هوش

نابغه

۱۸۹-۱۷۰

تیز هوش

۱۶۹-۱۵۰

پر هوش

۱۴۹-۱۳۰

باهوش

۱۲۹-۱۱۰

متوسط

۱۰۹-۹۰

مرزی

۸۹-۸۰

مرزی ضعیف

۷۹-۷۰

کودن

۶۹-۵۰

کالیو

۴۹-۲۵

کانا

۲۵-۰

نویسنده : افتخار حمیدی