روانشناسی خودمانی | مشاوره خصوصی

اطلاعات روانشناسی خود را افزایش دهید. از مشاوره خصوصی بهترین نتیجه را بگیرید

روانشناسی خودمانی | مشاوره خصوصی

اطلاعات روانشناسی خود را افزایش دهید. از مشاوره خصوصی بهترین نتیجه را بگیرید

افراد وسواس

«حمام رفتنم حدود هفت ساعت طول می‌کشد. حدود دو ساعت، خودم را می‌شویم و بقیه آن را مشغول شستن لباس‌هایم می‌شوم و وقتی این زمان می‌گذرد نگاه می‌کنم می‌بینم فقط چند تکه لباس بیشتر نشستم و تازه هنوز فکر می‌کنم شاید خوب پاک نشده است؛ تمامی دست‌هایم زخم شده است.»
مطالب فوق بخشی از گفته‌های یک بیمار است که چند روز پیش به پزشکی مراجعه کرده است. درست حدس زدید بیمار، فردی وسواسی است و جزء بیماران تقریباً شدید آن محسوب می‌شود. بیماران وسواسی دارای طیفی از علائم هستند که ممکن است فرد از یک طرز تفکر ساده وسواسی (شک‌های ساده و مکرر) درگیر آن باشد تا شرح حال فوق و حتی بدتر از آن.

اصـولاً وسـواس به نوع فکری و عملی تقسیم می‌شود.
به این صورت که فرد به دنبال یک فکر، دچار اضطراب شده و این اضطراب گاهی آنقدر شدید می‌شود که انسان را مجبور به انجام یک رفتار می‌کند؛ مثلاً فرد فکر می‌کند، نکند در خانه بسته نباشد، بنابراین دچار اضطراب می‌شود، در این مرحله می‌تواند فکر را کنترل کند و در نهایت مراجعه مجدد داشته و در را چک می‌کند.
پس روال یک وسواس عبارت است از: فکر مزاحم، اضطراب، انجام عمل وسواسی.
افراد وسواسی به افکار غیرمنطقی خود اذعان دارند، ولی اضطراب ناشی از این فکر چنان زیاد است که فرد را مجبور به عمل وسواسی می‌کند (البته گروهی برای فرار از برچسب وسواس از سوی دیگران، آن را انکار یا مخفی می‌کنند.) وسواس‌های فکری شایع، عموماً عبارتند از: «آلودگی و نجاست، شک و تردید، داشتن بیماری جسمی، افکار پرخاشگرایانه و…»
عمل‌های وسواسی شایع معمولاً شامل «چک کردن یا وارسی، نظافت و شستشو، شمارش، پرسش یا اعتراف زیاد و…» می‌شود.
بیماری وسواس در سنین کودکی و نوجوانی نیز ممکن است دیده شود، ولی بعد از حدود ۲۰ سالگی شایع‌تر است.
این بیماری در روانپزشکی جزء بیماری‌های اول این رشته است و در مطب‌های پزشکان عمومی حدود ۱۰درصد بیماران ممکن است به این اختلال مبتلا باشند.‏
فرد وسواسی در هیچ مکانی احساس رضایت خاطر پیدا نمی‌کند و رنگ آسایش را به خود نمی‌بیند، طوری که در درازمدت افسردگی نیز به این بیماری افزوده می‌شود و اخـتلال افسردگی، مشکلات را مضاعف خواهد کرد. ‏
افرادی که به این اختلال مبتلا هستند، حتی اگر در حد یک فکر ساده باشد، دارای یک طرز تفکر زمینه‌ای هستند که باعث اختلال آنها در روابط با دیگران خواهد شد. این افراد بسیار ریزبین بوده و معیارهای مخصوص به خود را دارند.
اصولاً خط قرمزهای این افراد بیشتر از دیگران است و گذشت آنها کمتر.‏
 افراد نزدیک به آنها قدرت مانور زیادی ندارند، زیرا کوچک‌ترین رفتار معمول آنان، ممکن است حرکت روی پهنای «باند قرمز» افراد وسواسی باشد که این باعث عصبانیت آنان خواهد شد.‏
در صورت عدم درمان صحیح، معمولاً علائم یا تشدید می‌شوند یا شکلشان عوض می‌شود و استرس‌ها و اتفاقات ناگوار باعث تشدید اختلال می‌شود.
اساس درمان در روان درمانی، فایق شدن بر اضطراب و پرهیز از عمل وسواس گونه یا انحراف توجه و فکر قـبل از بـه وجـود آمدن فکر مزاحم یا وسواس گونه است.
خوشبختانه هر روزه داروهای متنوع و متعددی برای درمان این بیماری به بازار می‌آید که درصد بالایی از بیماران را به خوبی درمان کرده و علائم آنها را کنترل می‌کند، اما متأسفانه درصد بسیار کمی از آنها نیز مزمن و غیر قابل درمان است.
                                         سایت تبیان ـ دکتر محمد مهدی قاسمی (متخصص اعصاب و روان)

وسواس های فکری

وسواس های فکری OCD، عقاید، افکار، تصاویر یا برانگیزشهای ناخواسته، مداوم و تکرار شونده ای هستند که شما به طور غیر ارادی تجربه می کنید و بی معنی به نظر می رسند. این وسواسها نوعاً وقتی شما سعی می کنید به چیزهای دیگر فکر کنید یا کارهای دیگری انجام دهید مزاحم شما می شوند.

وسواسهای OCD نوعاً حول مسائل زیر می باشند:

- ترس از سرایت بیماری یا آلودگی

- شک های تکرار شونده

-  مرتب یا به طور قرینه قرار دادن چیزها

-  برانگیختگی های خشونت آمیز یا ترسناک

-  تصاویر جنسی

علائم OCD در خصوص وسواسهای فکری ممکنست شامل موارد زیر باشد:

-  ترس از سرایت بیماری از طریق دست دادن یا لمس کردن اشیائی که دیگران لمس کرده اند.

-  شک در مورد اینکه در را قفل کرده اید یا اجاق گاز را خاموش کرده اید.

-  افکار تکرار شونده در مورد اینکه شما در یک تصادف به شخصی صدمه زده اید.

- احساس پریشانی وقتی اشیاء مرتب نیستند یا به طور مناسب در یک خط قرار نگرفته اند یا در شکل درست به نظر نمی رسند.

- تصاویر آزار دادن فرزندتان

-  برانگیختگی برای فریاد زدن به طور وقیحانه در مکان های نامناسب

- خودداری از شرایطی که باعث آغاز وسواس می شود مانند دست دادن

- آمدن تصاویر جنسی در ذهن شما

- آماس پوست به دلیل شستشوی مداوم دست

-  زخم پوست به دلیل خارش پوست

- کم شدن موی سر یا محل های کچلی به دلیل کشیدن


تکرارهای اجباری

تکرارهای جبری، رفتارهای جبری هستند که شما احساس می کنید مجبور به انجام آنها هستید، اینگونه رفتارهای تکراری به منظور جلوگیری یا کاهش اضطراب و پریشانی ناشی از وسواسهای شما انجام می شود. به عنوان مثال، اگر شما اعتقاد داشته باشید که با ماشینتان با کسی تصادف کرده اید، به این دلیل که شما نمی توانید از تردیدهایتان خلاص شوید ممکنست به دفعات به آن محل بازگردید.

شما حتی ممکنست قوانین یا تشریفاتی به وجود بیاورید که با دنبال کردن آنها بتوانید اضطراب ناشی از افکار وسواسی تان را کنترل کنید.

نمونه تکراری های جبری حول و حوش مسائل زیر هستند.

·شستن و تمیز کردن

·شمارش

·چک کردن

·نیاز به اطمینان خاطر

·تکرار کارها به دفعات

·قرار دادن اشیاء به طوریکه مرتب به نظر برسند.

علائم OCD در خصوص تکرارهای جبری ممکنست شامل موارد زیر باشد:

·شستن دستها تا جائی که مجروح شوند.

·چک کردن درها به دفعات تا اینکه از قفل بودن آنها اطمینان حاصل شود.

·چک کردن اجاق گاز به دفعات تا اینکه از خاموش بودن آن اطمینان حاصل شود.

·شمارش در الگوهای خاص

منبع:مرکز خدمات مشاوره ای صنعت نفت

غلبه بر وسواس


"وای چقدر وسواسی هستی"! اگر کسی به شما این جمله را بگوید مسلما ناراحت می شوید و می گویید: «نه، من خیلی بهداشتی هستم.» اما برای اینکه واقعا به دیگران و بشتر ز همه به خودتان ثابت کنید که وسواسی نیستید مطلب زیررا بخوانید و ببینید آیا واقعا شما وسواسی هستید یا نه. و اگر وسواسی هستید راهی برای این معضل بیابید. ما آدم ها وسواس را بی مورد می دانیم اما وسواس حالتی اجبارگونه است که به ناچار تسلیم آن می شویم. وقتی از فکری مزاحم یا تصوراتی بی اساس به اضطراب می افتیم، دچار وسواس هستیم. افکار وسواس گونه یا وسواس هایی که با بررسی و تردید همراه است معمولا شخص را به طرف تشویش و نگرانی سوق می دهد. نگرانی ها، تردیدها و باورهای خرافی که معمولا در زندگی روزمره شایع هستند اگر جنبه افراطی و شدید به خود بگیرند وسواس نامیده می شوند. مثلا یک فرد در هنگام شستشوی دست و یا بدن و یا بازرسی و چک کردن، به صورت خیلی زیاد و شدید دست به این عمل بزند که در مواقع وجود مانع فرد دچار اضطراب و استرس شود. علائمی مانند نفرت و یا نگرانی از دفع ترشحات بدن، ترس از احتمال وقوع اتفاقی وحشتناک، زهدورزی و عبادت مفرط، اعتقاد به اعداد سور و نحس، مسواک زدن شدید و مفرط، رسیدن به سرو وضع خود به نحو افراطی، مو کندن از بدن و ناخن جویدن هم ممکن است از علائم وسواس باشد. این بیماری در مواردی با افسردگی همراه می باشد. اگر درصدد یافتن ریشه وسواس هستید باید بدانید عامل وراثت در به وجود آوردن آن نقش مهمی ندارد. وسواس بیشتر اوقات بر اثر الگوبرداری از والدین جنبه عادت به خود می گیرد. بنابراین علت اساسی آن تربیت و محرومیت های شدید دوران کودکی و خطای والدین است. کمال طلبی، غرور کامل بودن، عدم اعتمادبه نفس و احساس ناامنی در ایجاد وسواس نقش موثری ایفا می کنند. حال اگر ایرادگیری، سرکوفت مدام پدر و مادر، سرزنش و ملامت و افراط در مراقبت را به آن اضافه کنیم، می بینیم که از کودک بی گناه، انسانی مردد، فاقد اعتمادبه نفس و مضطرب ساخته می شود. گاه وسواس در زندگی خانوادگی نیز نقش ویرانگری را بازی می کند به عنوان مثال اگر وسواس زنی ناشی از کمال طلبی باشد، مایل است همسرش بی عیب و نقص باشد و هرگاه شوهر، اشتباهی مرتکب شود، به شدت عصبانی می شود. شوهر وسواسی که برای کاهش اضطراب های خود به نظم و مقررات شدید پناه می برد، به همسر خود دستورهای پی درپی می دهد که در نتیجه زن دست و پای خود را گم می کند و احساس می کند که دائما تحت مراقبت شوهر است. اگر زنی از آلوده شدن به شئی کثیف ترس داشته یا نسبت به آن شرطی شده باشد، ناچار است برای تخفیف اضطراب های خود به شستن و آب کشیدن ظرف های خانه روی بیاورد. گاهی اوقات وسواس در کودکان هم دیده شده است که بر اثر سخت گیری های بیش از حد برای کودک در مسائل بهداشتی، باعث ایجاد وسواس و یا اختلالات رفتاری در کودک شده است. چنانچه آموزش بهداشتی و اقدامات بهداشتی طبق اصول علمی و به جا و مناسب باشد مشکلات آنها کمتر خواهد بود. پس برای اینکه کودک دچار وسواس نشود به او در مسائل بهداشتی بیش از حد سخت نگیرید. اختلال وسواس به دو صورت فکری و عملی نمود می کند و در تمام سنین رخ می دهد اما در سنین جوانی کمی شایع تر می باشد.

۱- وسواس عملی: وسواس عملی اعمال اجباری هستند که شخص بارها و بارها و بر طبق یکسری قواعد و مناسکی برای خنثی کردن افکار وسواسی خود اقدام به انجام آن می کند. شایع ترین نوع وسواس عملی عبارتند از: وارسی، شستشو، شمارش، پرسیدن و یا اعتراف، تقارن و دقت و ذخیره سازی و یا انبار نمودن می باشد.
۲- وسواس فکری: وسواس فکری افکار و یا تصاویری هستند که مکررا رخ می دهند و احساس می شود خارج از کنترل هستند که شخص نمی خواهد این افکار را داشته باشد و آنها را ناراحت کننده ,مزاحم و بی معنا تلقی می کند. شایع ترین نوع وسواس فکری عبارتند از : ترس های آلودگی به میکروب ها و چرک، تردید و شک نسبت به انجام دادن درست یک کار، افکار مزاحم در خصوص تکرار یا عمل پرخاشگرانه یا جنسی، تقارن و یا دقت بیش از حد و شک دینی و یا اخلاقی مفرط.
علائم وسواس
علائم ناهنجاری وسواسی – جبری طیفی از خفیف تا شدید را در برمی گیرد. عده ای ممکن است فقط به فکرهای وسواسی دچار باشند. برخی ممکن است بتوانند افکار وسواسی و رفتارهای جبری خود را برای مدت کوتاهی مهار کنند و بدینوسیله علائم خود را در مدرسه یا محل کار پنهان کنند. اما هنگامی که وضعیت شدید تر می شود، اختلال وسواسی – جبری آنقدر زندگی فرد را اشغال می کند که دیگر نمی تواند در فعالیت های روزانه عملکرد داشته باشد چون بسیاری از وقت خود را صرف مراسم وسواسی خود می کند. ناهنجاری وسواسی – جبری گاهی همراه افسردگی، اختلالات تغذیه ای، ناهنجاری سو» مصرف مواد، یک ناهنجاری شخصیتی، ناهنجاری نقصان توجه یا دیگر ناهنجاری های اضطرابی باشد. این اختلالات همراه، در ترکیب با تمایل به پنهان کردن مشکل، تشخیص و درمان ناهنجاری را بسیار مشکل می کنند. و بدین ترتیب افراد مبتلا به ناهنجاری وسواسی – جبری تا سال ها پس از شروع علائم هیچ درمانی دریافت نمی کنند.
راه حل هایی برای بهبود وسواس
اختلالات وسواسی – اجباری از دیرباز یکی از پیچیده ترین و مقاوم ترین اختلالات نوروتیک (عصبی) شناخته شده و بدون مراجعه به متخصص به آسانی درمان پذیر نیست. برخی اقدامات اولیه که به بهبود نسبی این مشکل کمک می کند، به شرح زیر است:
الف-روش حساسیت زدایی: با این روش از اضطراب ها و تشویش های خود کم کنید تا نیاز به واکنش جانشینی که به نظر آرام بخش می آید، نداشته باشید.
ب- روش نیت متضاد: شخص وسواسی باید سعی کند در ذهن، خود را با موقعیت های گوناگونی که از آنها می ترسد روبه رو سازد، یعنی به صورت ارادی بالاترین اشتباه یا شکست را در ذهن مجسم نماید و به خود تلقین کند در بدترین شرایط هم اتفاق مهمی نخواهد افتاد.
ج- روش اشباع سازی: آدم وسواسی باید افکار وسواس گونه خود را پشت سر هم برزبان آورد یا آن را روی یک صفحه کاغذ بنویسد تا غیرمنطقی بودنش به او ثابت شود.
د- روش مواجهه: آدم وسواسی باید به اشیایی که به نظرش آلوده می آید دائما دست بزند. این روش معمولا در درمان وسواس ناشی از ترس های ناشناخته هم موثر است.
ه- تقویت اعتماد به نفس و توجه شدید به ارزش ها: هر قدر اعتماد به نفس بیشتر شود، اضطراب های ناشی از وسواس های فکری کاهش می یابد.
و) تغییر آب و هوا، محیط زندگی، محل کار: زندگی در جمع و حشر و نشر با آدم ها در فرونشاندن اضطراب های ناشی از وسواس فکری موثر است.
شیوه های رهایی از وسواس فکری در تصمیم گیری
۱- هنگام تصمیم گیری به خود تردید راه ندهید. اجازه ندهید افکار منفی بر شما مسلط شود وگرنه نمی توانید هیچ کاری انجام بدهید. باید همیشه دیدی مثبت نسبت به توانایی های خود داشته باشید.
۲- اگر از عواقب احتمالی تصمیم خود هراس داشته باشید، قادر به تصمیم گیری نخواهید بود، فکر شکست را از خود دور کنید تا بتوانید بر وسواس خویش غلبه کنید.
۳- تا زمانی که کاملا به اشتباه بودن تصمیمتان پی نبرده اید، آن را تغییر ندهید. تا رسیدن به نتیجه نهایی حوصله به خرج دهید هیچ کاری را نیمه کاره رها نکنید. از این شاخ به آن شاخ پریدن هیچ حاصلی در بر ندارد.
۴- اجازه ندهید دیگران در تصمیم گیری شما دخالت کنند، مگر اینکه قصد مشورت داشته باشید، در هر حال بکوشید تصمیم نهایی را خود بگیرید.
۵- هیچ گاه عجولانه تصمیم نگیرید. ممکن است شکست بخورید و شکست زمینه وسواس را بیشتر می کند، به طوری که دیگر قادر به تصمیم گیری نخواهید بود.

توصیه به خانواده ها در مورد بیمار وسواسی
۱- استرس و موارد بحران وضعیت بیمار را بدتر کرده و احتمال عود را افزایش می دهد. لذا علی رغم ایجاد مشکلات و آشفتگی در خانواده به واسطه این بیماری در منزل سعی نمایند فضای آرامی برقرار باشد.
۲- بیمار نیاز به درک خود از طرف دیگران دارد لذا پایین آوردن انتظارات به طور موقت، مهربان و شکیبا بودن کمک کننده خواهد بود.
۳- بدانید بیمار برای رفع اضطراب خود دست به اعمال وسواس گونه می زند و هیچ کس به اندازه خود او از رفتارهایش متنفر نمی باشد. لذا از قضاوت و یا مسخره نمودن اعمال او حذر نمایند.
۴- شما درگیر رفتارهای وسواس گونه بیمار نشوید اما حد و حدود این اعمال باید به روشنی مشخص شده و فرد وسواسی طبق همان محدودیت ها و قواعد عمل نماید.
۵- به بیمار جهت ترک اعمال خود فشار وارد نیاورید.
۶- حرکات رفتاری که برای بیمار بسیار سخت است و قادر به انجام آن نمی باشد به صورت آهسته و در دراز مدت تغییر دهید و همیشه تغییرات را به بیمار گوشزد نمایید.
۷- خشونت، تهدید به خودکشی و یا دیگرکشی را جدی بگیرید.
۸- باید مواظب اعتمادبه نفس بیمار باشید و به جای او تصمیم نگیرید ولی در تصمیم گیری او را کمک نمایید.
۹- فعالیت های روزانه مثل دویدن، شنا و ورزش های گوناگون که باعث صرف انرژی می شود را زیاد نمایید.
۱۰- تلاش موفقیت آمیز فرد برای موفقیت در برابر وسواس را مورد تشویق قرار دهید.
۱۱-دائم رفتارها و علائم بیماری را زیر نظر داشته باشید درصورت ظهور علائم جدید و علائم عود مسئله را با درمانگر در میان بگذارید.


منبع: روزنامه ابتکار

تاثیر وسواس بر رابطه زناشویی

بهتر است به جای خوردن داروهای بدون تجویز شیمیایی یا گیاهی که به شما توصیه می‌شود و نگرانی از عوارض احتمالی آنها به یک روان‌پزشک در مسایل جنسی مراجعه کنید تا هر دو مشکل (بیماری وسواس و مشکل جنسی) با هم مورد ارزیابی قرار گیرد. چرا که در برخی موارد بدون نیاز به مصرف دارو این مساله قابل‌حل است و اگرهم نیاز به مصرف دارو شد با تجویز پزشک در کمال آرامش آن را مصرف کنید تا از ناراحتی و دلزدگی احتمالی همسرتان نیز جلوگیری کنید.

منبع: سلامت نیوز

علل وسواس

علل اختلال وسواس به طور کامل شناخته نشده است. نظریات اصلی به شرح زیر است:

- بیولوژی: برخی محققین اعتقاد دارند که OCD نتیجه تغییراتی در مواد شیمیایی طبیعی در بدن است.

- عوامل محیطی: برخی محققین اعتقاد دارند که OCD از عادات رفتاری که شما با گذشت زمان می آموزید ناشی می شود.

- سروتوتین (serotonin) ناکافی: سطح ناکافی سروتونین که یکی از گیرنده های مغزی شماست می تواند به اختلال وسواسی کمک کند. برخی مطالعات که تصاویر مغزی افراد دارای اختلال وسواس را با افرادی که این اختلال را ندارند مقایسه می کند، اختلافاتی را در الگوهای عملکرد مغزی نشان می‌دهد. به علاوه ، افراد دارای اختلال وسواس که داروهایی مصرف می کنند که عملکرد سروتونین را تقویت کند اغلب علائم کمتری دارند.

- گلودرد استرپتوکوکی: برخی مطالعات نشان می دهند که بعضی کودکان پس از ابتلا به گلو درد استروپتوکولیکی بتا هماتولیتک گروه A دچار OCD می شوند. برخی مطالعات حاکی از آنست که آنتی بادی بر علیه باکتری استرپتوکوک در بعضی مواقع به اشتباه مانند یک آنزیم مغزی عمل می کند. این مساله باعث درهم گسیختگی نورون های مغزی می شود و می تواند باعث شروع OCD شود. با این وجود، این مطالعات جای بحث دارند و برای اینکه گلودرد استرپتوکوکی به عنوان علت شناخته شود شواهد بیشتری مورد نیاز است.

منبع:مرکز خدمات مشاوره ای صنعت نفت