روانشناسی خودمانی | مشاوره خصوصی

اطلاعات روانشناسی خود را افزایش دهید. از مشاوره خصوصی بهترین نتیجه را بگیرید

روانشناسی خودمانی | مشاوره خصوصی

اطلاعات روانشناسی خود را افزایش دهید. از مشاوره خصوصی بهترین نتیجه را بگیرید

شرح شخصیت تیپ 6

برای تعیین تیپ شخصیتی خود فایل تست شخصیت شناسی را دانلود کنید.

http://www.ravanmoshaver.com/pages/Test


افراد این گروه ایمان و اعتقادشان را به مراجع قدرت از دست داده اند، آنها همواره در گذشته از کسانی که بر آنها قدرت داشته اند ترسیده اند. از آنجا که در هنگام کودکی،احساس بیقدرتی می کرده اند، در بزرگسالی در رفتارشان دچار مشکل هستند.می ترسند که از طرف افراد قدرتمند مورد سوء استفاده قرار گیرند. این افراد به دنبال این هستند که افراد قدرتمند را از مقام و مرتبه خود بیاندازند و به دنبال کشف ویژگی های منفی افراد قدرتمند هستند. اینان افراد قدرتمند را خود رای تلقی می کنند.

 سوءظن این افراد به مراجع قدرت می تواند تبدیل به یک انتقاد سازنده شود، در برابرمراجع قدرت به دلیل احساس ضعف و عدم اعتماد ممکن تسلیم و مطیع محض شوند، به خصوص اگر مرجع قدرت را معتمد و قادر بدانند. هر دستوری که صریح و از طرف افراد معتمدو مقتدر باشد لازم الاجرا خواهد بود. از اینکه بر اساس میل خود رفتار کنند می ترسند، وقتی به اهداف نزدیک می شوند اضطراب اوج میگیرد و وقت تلف کردن افزایش می یابد. اینان نمی توانند اساس خیالی یا واقعی ترس های خود را تشخیص دهند. یک فرد از این گروه، به سادگی و به همین دلیل اغلب آنها بسیار محافظه کار و بی اعتماد هستند.

همواره تصور میکنند که در معرض خطر و تهدید هستند و معتقد هستند انسان باید همیشه آماده و مواظب باشد. فکر می کنندبه اندازه کافی خود مختاری و اعتماد به نفس درونی ندارند تا در برابر خطرات بیرونی ایستادگی کنند. در لحظات بحرانی، میتوانند ترس خود را بسیار راحت تر از دیگران پشت سر بگذارند، زیرا گاهی از ترس های همیشگی خود خود خسته می شوند. افراد این تیپ برای جان سالم بدر بردن می جنگند نه برای موفقیت، خود می تواند برای آنها ایجاد خطر کند. اگر موفقیتی حاصل شود اکثرا آن را سریع فراموش می کنند، آن ها از موفقیت وحشت دارند، فکر می کنند موفقیت های آشکار آنها،حسادت مراجع قدرت رادر بر خواهد داشت.

برای  آنها هر وضعیت جدیدی می تواند تهدید آمیز باشد،وضعیتهایی ایجاد می کنند که نهایتا بازنده می شوند و بازنده های حرفه ای هستندد و زندگی آنها مملو از عدم موفقیت ها و کارهای ناتمام است. تردید این افراد بیشتر به این دلیل است که توانی های خود را زیر سوال می برند و ضدمراجع قدرت آنها،آنها را به سمت امور پایین جذب و هدایت می کند و شغل های سطح پایین دارند.اینان برای تفریحات آینده نقشه می کشند ولی هنگام عمل، دچار تردید شده و آن را موکول به اتمام وظایف و پرداخت همه قرض ها و ... می کنند.

نگرش ذهنی آنها،"بله...اما" وقتی فکر در ذهن دارندفورا نظر مخالف آن فکردر ذهنشان به وجود می آید. در گذشته هر موقع اعتماد کرده اند صدمه دیده اند. آنها بیشتر توجهشان را صرف آن می کنند که علائمیرا که ممکن است نشانگر صدمه زدن به آنها باشد شناسایی کنند.مرتب در این فکر هستند که در فکر دیگران چه می گذرد، به خصوص وقتی تعریفی از خود می شنوند،به انگیزه های رفتار دیگران بدگمان هستند و اگر چه مایلند به دیگران نزدیکتر شوند ولی برای اعتماد به آنها، اول امتحان می کنند. اینان در مقابل تعریف و تمجید دیگران، محتاط هستند و با خود می گویند:"چه دروغ هایی زیر یک لب پنهان است" ولی برای رهایی از این احساس عدم امنیت یا به جستجوی یک حامی قوی هستند یا در موضع حامی ضعیف در مقابل قدرت می ایستند. تشویق  و تحسین دیگران را به سختی می پذیرند، اگر بخواهیم آنها ما را دوست داشته باشند،باید لابلای تحسین خود کمی از انتقاد هم استفاده کنیم.

آنها ناخودآگاه همواره دنبال یک مقصر می گردندکه گناه را به گردن او بیندازند. این افراد اغلبدرمان و شیوه هایی مانند یوگا و مدیتیشن را نیمه کاره رها می کنند.آنها به کرات تغییرات شغلی دارند.توانایی این افرادبرای مسئولیت پذیری بسیار زیاد می باشداینان افرادی بی طرف و ایثار گر هستند و از دیگران نیز همان خلوصی که نشان می دهند را انتظار دارند.این افراد افرادی صادق و وظیفه شناس نسبت به کار هستند نسبت به افراد پایین تر و نسبت به رهبران قوی هستند.آنها بسیار دقیق ضوابط و معیارها را حفظ می کنند و قوانیین و قواعد را رعایت می کنند و دوست ندارندکسی توافق ها را نقص کند. آنها با چهره وظیفه شناسی، از سوئ ظن مراجع قدرت به آنه،جلوگیری می کنند.این افراد برای دوست محتاج،به طور قهرمانانه ای فداکاری می کنند،آنها چیزی را نی دهند که در قبال آن چیزی را دریافت کنند.محبت کردن آنها به منظور ایجاد احساس امنیت است،این افراد تمایل زیادی به نمدلی و همبستگی با افراد ضعیف دارند تا با هم قوی به نظر آیندو می ترسند برای دیگران مفید نباشند.

گیرنده های حسی این افرادبسیار خوب رشد کرده است می توانند به خوبی اوضاع را درک کنند متوجه همه چیز هستندو به راحتی حدس می زنند که چه هتفاقی روی خواهد داد.در شناخت روحیات افراد به خوبی عمل می کنند.این افراد از نظر احساسات آنقدر که تابع احساسات دیگران هستند،تابع احساسات خود نیستند.

این افراد دو گونه هستند:

1-ترسو (فوبیک)

2-ضدترس (ضدفوبیک)

تیپ ترسو

این افراد بسیار محتاط، شکاک، مردد، بی اعتمادند، اغلب خود را از قضایا کنار می کشند و با این افراد به راحتی می توان کنار آمد و اگر به اشخاص معتمد برسند، به راحتی خود را در اختیار او قرار می دهند تا قدم به قدم هدایت شوند.

تیپ ضد ترس

این افراد، بر خلاف تیپ تیپ ترسو ، می توانند برای خود و دیگران ضرر داشته باشند. آنها در حالتهای افراطی انسانهایی نژادپرستمی شوند. این افراد به دنبال موفقیت های مخاطره انگیز می گردند. برای مثال: به سراغ ورزش های خطرناک میروند در واقع می خواهند بر ترس خود سوار شوند، احساس خود کم بینی و ترس خود را با سختی و ریسک ها جبران می کنند.این افراد با کوچکترین بهانه ای خشمگین می شوند و در حالات افراطی ممکن است داد و بی داد کنند و ناسزا گویند و حمله کنند.تحمل اینان برای انتقاد بسیار کم است و به شدت از موضع خود دفاع می کنند و ممکن است برای دیگران آسیب زننده باشند.

 

محیط های جذاب برای این گروه:

یک محیط سلسله مراتبی که مراتب به خوبی تعریف شده اند، مانند: برنامه های تدریجی دانشگاه در یک چهارچوب مشخص هستند.

- موقعیت هایی که خودشان گرداننده باشند و رئیس و مرجع قدرتی نباشد و بعضی اوقات هم پشت صحنه را می پسندد. مثل:معاون

- کارهایی که بتوانند پشت سر یک رهبر قدرتمند انجام دهند.

- تیپ های ضد ترس،خطرهای فیزیکی و تجارت کردن اشیاء قیمتی را دوست دارند.

 

محیط های ناجذاب برای افراد این گروه:

-کارهایی با فشار بالا و با لزوم تصمیم گیری های قاطع.

- شغل های رقابتی که دردسرهای زیادی دارد.


نماد تیپ 6

رنگ:رنگ نمادین این افراد قهوه ای مات است، رنگی است که براق یا درخشندگی ندارد،جلب توجه نمی کند و رنگ خاک و زمین است. (نماد امنیت)

 

راههای رهایی که می تواند این گروه افراد را به رشد شخصیت برساند:

- ایمان و اعتقاد به خود و رابطه خود با خدا

- خود را از چهارچوب های از پیش تعین شده رها سازند و این خطر را بپذیرند که اشتباه هم بکنند.

-خود را از اجبارها رها کنند.

-یادبگیرند که ترس های خود را با شهامت بپذیرند و به آنها اعتراف کنند.(حضرت عیسی از شیاطین اسم شان را می پرسید و به محض آنکه نام آنها برده می شد از بین می رفتند.)

- یاد بگیرند تا ترس های خود را در برابر واقعیت، چک کنند:مثلا بپرسدکه این طور فکر می کنی؟

- ترس های خود را با یک دوست که صادقانه همدردی می کند بازگو کنند.

-به خود خاطر نشان کنند که عادت دارند معانی پنهان رفتار مردم را جستجو نمایند.

-وقتی احساس می کنند که دیگران خشمگین هستند،احساسات پرخاشگرانه خود را بررسی

کنند.

-در غارتباطات اجتماعی،بیشتر اعتماد کنند و ارتباطات اجتماعی خودشان را توسعه دهند

-شناسایی مواقعی که احساسات جانشین تفکر می شود.

-یاد بگیرند در تماس با دیگران باشند نه کناره گیری از دیگران.

-تلاش برای یادآوری خاطرات مثبت

-تصورات و گفتگوهایی در مورد نتایج و پیامدهای مثبت.

-آگاهانه جلوی خیال پردازی خود را بگیرند.

منبع :مهارتهای تیپ‌شناسی:آهنگر ، کتایون

راهنمای ساده برای زندگی پس از طلاق و جدایی

طلاق یک تغییر اساسی در زندگی است که شخص را دچار سردرگمی میکند . ناگهان خودتان به تنهایی میبایست از پس مواردی مانند پول بچه ها شغل تغییرات و موقعیتهایی که اعضای خانواده را تحت فشار قرار میدهد بر بیایید . در اینجا توصیه هایی وجود دارد که ” چگونه زندگی جدید را پس از جدایی شروع کنید ؟” اگر مشکلاتی دارید بدانید که :
طلاق و جدایی
* بعد از اتمام این زندگی ، زندگی جدیدی در انتظار شماست .
در حال حاضر به سختی می توانید باور کنید زیرا روزی این زندگی چیزی بود که شما خواستار آن بودید . شما خواهان ایجاد و تداوم آن بودید .

* خودتان را فریب ندهید .
از خودتان بپرسید : آیا به راستی این زندگی را می خواهید یا به علت ترس دو دستی به آن چسبیده اید ؟ اگر فکر تنها ماندن ترسناک تر از بودن در یک زندگی از هم پاشیده است خب به ترسهایتان اجازه دهید تا تصمصیم گیرنده باشند . آیا برای از دست دادن زندگی که بود یا میبایست باشد هنوز سوگواری میکنید؟

* روزهای زندگیتان را هدر ندهید .

اندوهگین بودن هیچ محدوده زمانی ندارد اما زندگی محدود است . شما این را متوجه بشوید یا نشوید ، زمان به سرعت سپری میشود. زمانی میرسد که شما باید حقیقت را بپذیرید و بگویید : ” من باید کاری برای زندگی ام انجام دهم بچه هایم را بزرگ کنم و کاری کنم که زندگی شاد و معناداری داشته باشم و شخصی فعال در جامعه باشم .” پس از هم اکنون قدمهای استوار بردارید و به جلو حرکت کنید .

* افکار مصیبت بار را از ذهن تان دور کنید .

” زندگی من تمام شده است .” ” من همه چیز را از دست دادم .” ” همه چیز خیلی بد است .” افکاری هستند که تاثیرات خیلی قوی بر چگونگی احساس شما دارند . متوجه باشید که واقعا اینها درست نیستند . زندگی شما تمام نشده است فقط یک شروع جدید برای شماست . تغییر پیش فرضهای منفی در ذهن تان به تغییر احساسات شما کمک میکند .

* زمان خود را با افسوس هدر ندهید .
شما باید به خودتان بگویید : ” اتفاقی است که افتاده !” شما نمی تواتید به گذشته برگردید و کاری انجام دهید اما می توانید کارهای زیادی را هم اکنون انجام دهید .

* برای فرزندانتان الگو باشید .

در آینده فرزندانتان چگونه والدینی خواهند بود وقتی شما در جایی نشسته و گریه میکنید ، به نقطه ای زل می زنید و افسوس گذشته را می خورید ؟ وقتی شما جدایی را پذیرفتید زمان پیشرفت در زنگی تان است .
به خاطر فرزندانتان با همسر سابق خود رابطه جدیدی را تعیین کنید .
در رابطه سابق شما همسر وی بودید اما در حاضر یک دوست معمولی هستید بخاطر بچه هایتان .

* با کودکانتان صحبت کنید .
طلاق ممکن است زخمهای عاطفی را برای بچه هاایجاد کند . با آنها صحبت کنید . با آنها درباره اتفاقاتی که درحال وقوع است و احساساتی که آنها نسبت به وقایع کنونی دارند صحبت کنید و به آنها اطمینان دهید همه چیز بهتر خواهد شد. اگر آنها خیلی چیزها را بدانند می توانند به شما در این مراحل کمک کنند و به این ترتیب آنها هم احساس قدرت می کنند .

* از دیگران کمک بگیرید.

اگر از مردم کمک بخواهید خوشحال می شوند . این لطفی است در حقشان که به آنها اجازه می دهید کاری برایتان انجام دهند .یک گروه حمایت کننده از نزدیکترین دوستانتان داشته باشید که حمایتگرعاطفی ،راهنمای همیشگی ومشوق شما در کارهایتان باشند.بدانید شما اولین نفری نیستید که از سایرین کمک می گیرید.

* از امکانات و موهبت های اطراف خود استفاده کنید.
هرکاری که می توانید برای رسیدن به موفقیت انجام دهید. توانایی ها و نقاط قوت خودتان را کشف کنید و برای کمک به خود و حرکت در یک مسیر جدید و مثبت روی آنها متمرکز شوید.هرشخصی حقیقت وجودی دارد که فقط خودش میداند وباور دارد . به یاد داشنه باشید که شما نتایجی در زندگی بدست می آورید که ابتدا باور دارید و سپس شایستگی آن را.

* برای خودتان وقت بگذارید.

خودتان را در اولویت قرار دهید ،کمی خودخواه باشید و کاری را فقط برای خودتان انجام دهید.بهترین هدیه ای که شما می توانید به فرزندانتان بدهید اینست که از خودتان خوب مراقبت کنید. یک کلاس جدید را امتحان کنید، ورزش را شروع کنید و سرگرمی های فراموش شده که سابقا انجام می دادید را دوباره شروع کنید.

* خانه رویایی تان را بسازید.

اگر شما مجبور به تغییر منزل شدید دنیا به آخر نرسیده است. بدانید که شما و بچه هایتان میتوانید خاطراتی را بسازید که آنجا خانه رویاهایتان شود.

* خود واقعی تان را بیابید.
شما ممکن است زمان طولانی نیمی از یک زوج بوده اید. اما شما هنوز صددرصد یک شخصیت واحد هسنید. آن شخص را دوباره کشف کنید.

* آنچه را دوست دارید انجام دهید.

هرروز وقتی از خواب بر می خیزید چه چیزی شما را به هیجان می آورد.یک لیست از آنچه شما را به اهدافتان میرساند تهیه کنید.

* روحیه شاد داشته باشید.
در زندگی جدید کمی تفریح و شادی کنید. خاطرات زیبایی را با فرزندانتان بسازید تا با اعتماد بنفس و حس احترام به خود بسوی آینده بروند.

* درآینده از خود مراقبت کنید.
این مهم است که همیشه به روابط خود توجه کنید و از خود بپرسید که :” چقدربودن در این رابطه ارزش دارد؟” اگر شما در آن رابطه کاملا خودرا فراموش می کنید پس بهای سنگینی را می پردازید.
افتخار

علائم پنهان استرس

اگر برخی از علایم فیزیکی و روحی عذاب‌تان می‌دهد و نمی‌دانید که آنها می‌توانند هشداری بر حضور استرس در وجود شما باشند یا نه، پس با این 10 نشانه خاموش و البته عجیب استرس بیشتر آشنا شوید....
آیا شما بیش از اندازه استرس دارید یا اینکه اصلا نمی‌دانید استرس بر شما غالب است یا نه؟ اگر جزو گروه اول هستید، یعنی می‌دانید که استرس بیش از حد آزارتان می‌دهد، پس قطعا علایم ناراحتی‌تان را می‌شناسید و درصدد رفع آن هستید.

اگر برخی از علایم فیزیکی و روحی عذاب‌تان می‌دهد و نمی‌دانید که آنها می‌توانند هشداری بر حضور استرس در وجود شما باشند یا نه، پس با این 10 نشانه خاموش و البته عجیب استرس بیشتر آشنا شوید....
 
آیا شما بیش از اندازه استرس دارید یا اینکه اصلا نمی‌دانید استرس بر شما غالب است یا نه؟ اگر جزو گروه اول هستید، یعنی می‌دانید که استرس بیش از حد آزارتان می‌دهد، پس قطعا علایم ناراحتی‌تان را می‌شناسید و درصدد رفع آن هستید.

سردرد آخر هفته
به گفته دکتر تادشودت، استاد دانشگاه واشنگتن، سردردهای میگرنی ضربان‌دار که در اواخر هفته به سراغ افراد می‌آید نشان‌دهنده ابتلای فرد به استرس است. وی کمبود خواب و تغذیه نادرست به خاطر پرداختن بیش از حد به کار یا درس را از جمله عوامل بروز این‌گونه سردردهای استرسی می‌داند، بنابراین در طول هفته خوب بخورید و خوب بخوابید تا سردرد نگیرید و استرس به سراغ‌تان نیاید.
 
قاعدگی‌های دردناک
محققان دانشگاه هاروارد می‌گویند که استرس یکی از مهم‌ترین عوامل بروز قاعدگی‌های دردناک در خانم‌ها است. آنها اعتقاد دارند که اگر خانمی بیشتر از 2 بار در روز (در طول دوران قاعدگی) دچار دردهای شدید و گرفتگی‌های عضلانی شد به احتمال زیاد بیماری استرس در وجود او نهفته است. آنها به هم خوردن تعادل هورمون‌ها در اثر استرس را از جمله عوامل بروز قاعدگی دردناک دانستند و ورزش‌های مناسب، حفظ آرامش و تغذیه صحیح را از جمله عوامل موثر برای مبارزه با این نوع درد و استرس معرفی کردند.
 
درد دهان
دردناک بودن فک و لثه‌ها ممکن است در اثر به هم ساییدن با فشار زیاد دندان‌ها که معمولا در طول مدت خواب به وجود می‌آید، باشد. به هم ساییدن دندان‌ها یا همان دندان قروچه یکی از نشانه‌های وجود استرس در فرد است. به عقیده دکتر میتو مسینا، دندانپزشک انجمن دندانپزشکی آمریکا، افرادی که شب‌ها هنگام خواب دندان‌هایشان را روی هم فشار می‌دهند باید هم به سراغ یک دندانپزشک بروند و هم به سراغ یک روان‌شناس. او می‌گوید که آنها باید دردهای مربوط به دهان و دندان‌شان را با غلبه بر استرس درونی خود از بین ببرند.
خواب آشفته
دکتر رزالیند کارت رایت، استاد روان‌شناسی مرکز پزشکی دانشگاه راش، معتقد است که یک خواب آسوده 7، 8 ساعتی را تنها کسانی تجربه می‌کنند که ذهنی آرام و به دور از هرگونه تشویش و استرس دارند. «استرس باعث می‌شود که شما خواب‌های آشفته ببینید و هر چند ساعت یکبار از خواب بپرید و لذت یک خواب آرام را تجربه نکنید.» بنابر اظهارات دکتر کارت رایت، نوشیدن انواع نوشیدنی‌های حاوی کافئین و الکل می‌تواند استرس در طول خواب را هر چه بیشتر تشدید کند.
 
خارش پوست
براساس جدیدترین مطالعاتی که ژاپنی‌ها روی بیش از دو هزار نفر از افرادی که دچار خارش مزمن پوست بدن بودند، انجام دادند به این نتیجه رسیدند که احتمال بروز یا وجود استرس در افرادی که خارش پوست دارند، دو برابر بیشتر از سایرین است. آنها گفتند که خارش پوست علاوه بر اینکه می‌تواند هشداری برای وجود استرس باشد، ممکن است علامتی برای ابتلا به اگزما، پسوریازیس یا التهاب‌های پوستی هم به شمار آید.

آلرژی بیش از حد
پژوهشگران دانشگاه اوهایو در سال 2008 اعلام کردند که هورمون‌های استرس می‌توانند بهترین محرک برای تولید IgE در بدن باشند. IgE یک پروتئین خونی و یکی از عوامل ایجاد عکس‌العمل‌های آلرژیک در افراد است، بنابراین اگر آلرژی بیش از حد آزارتان می‌دهد، احتمالا استرس به تک‌تک سلول‌های بدن‌تان نفوذ کرده است.
 
بیماری‌های ترکیبی
استرس و اضطراب می‌تواند به طور هم‌زمان باعث به وجود آمدن دل درد، سردرد، کمردرد و بی‌خوابی شود. براساس تحقیقاتی که روی بیش از 1953 زن و مرد انجام شد، محققان به این نتیجه رسیدند که اختلال در سیستم عصبی باعث بروز بیماری‌های ترکیبی در فرد می‌شود، بنابراین اگر بیشتر از دو بار در هفته دچار بیماری‌های ترکیبی و آشفتگی‌ ذهنی شدید، وجود استرس در شما حتمی است.
خون‌ریزی لثه‌ها
براساس آخرین مطالعات برزیلی‌ها، هورمون‌های استرس می‌توانند سبب کاهش قدرت سیستم ایمنی بدن شوند. کاهش قدرت سیستم ایمنی هم به معنی ابتلای سریع به انواع بیماری‌های ویروسی و ضعف ارگان‌های مختلف بدن است. این ضعف می‌تواند روی کارکرد دهان و دندان هم تاثیر بگذارد، به گونه‌ای که اگر فرد استرس بیش از حد داشته باشد، شاهد خون‌ریزی لثه‌هایش پس از هر بار مسواک زدن خواهد بود.

داشتن ذایقه شیرین
پژوهشگران دانشگاه پنسیلوانیا اعتقاد دارند که علاقه بیش از حد به شکلات و شیرینی‌جات نشان‌دهنده ازدیاد هورمون‌های استرس در بدن افراد است. پس اگر شدیدا به شیرینی‌جات وابسته هستید بهتر است که یک تست روان‌شناسی بدهید و ببینید که آیا شما هم جزو افراد استرس‌دار هستید یا نه!
 
جوش و آکنه
استرس شدید باعث به وجود آمدن جوش‌های التهابی روی پوست افراد می‌شود. این جوش‌ها معمولا قرمز رنگ و دردناک هستند و تا چند روز روی پوست جا خوش می‌کنند. استفاده از لوسیون‌های پاک‌کننده و کرم‌های مرطوب‌کننده و جلوگیری از خشک شدن پوست می‌تواند بهترین راه مقابله با جوش‌های استرسی باشد.
 
منبع : salamat.ir

کودک و خانواده

 ارزنده سازی شخص اصلی: شخص ارزنده سازی شده غالبا نخستین جایگاه را در قسمت چپ خانواده اشغال می نماید اما وقتی نخستین شخص ترسیم شده یک کودک باشد بدین معنی است که کودک در عمق وجودش خواستار آن است که جای وی را اشغال کند اگر کودک وهله نخست خود را ترسیم کند نشانه گرایش به خود دوستداری آشکاری است که باید علت آن کشف شود. شخص ارزنده سازی شده از لحاظ چیزهای افزوده شده غنی تر است.


نقاشی کودکان
1- تزئین لباس ، ترسیم کلاه، عصا، چتر ، کیف و … شخص ارزنده سازی شده غالبا کانون توجه اشخاص دیگر نقاشی است ، یعنی همه نگاه‌ها به سوی او معطوف است یکی از اعضای خانواده ممکن است صرف نظر از مرتبه‌ای که اشغال کرده است به دلیل بزرگی قامت مهم تر جلوه کند. درجه تکامل تصویر یک شخص در نظر ترسیم کننده است گاهی کودک برای ارزش دادن ورجسته کردن کسی تصویر او را چنین بار تکرار می‌کند مثلا پسری به دلیل تنبیه شدن مکرر توسط پدر، در صفحه نقاشی، او را چند بار تکرار می‌کند. چون در فکر کودک با توجه به رفتار نامناسب پدرجایی برای شخص یا شیء دیگری باقی نمانده است.

2ـ ناارزنده سازی‌ها : فرد مورد نظر با در نظر گرفتن همه سنت‌ها (خصوصاً سن) از دیگران کوچکتر کشیده می‌شود. در آخرین جا و غالباً کنار صفحه کاغذ قرار داده می‌شود. مثل این است که کودک در بدو تولد، قصد در نظر گرفتن جایی را برای او نداشته است . با فاصله از دیگران یا در سطحی پایین‌تر از آنها دیگر کشیده می‌شود به خوبی دیگران ترسیم نمی شود یا جزئیات مهمی در تصویر وی از قلم می‌افتد. نام وی ذکر نمی شود در حالی که نام همه اشخاص دیگر ذکر می گردد.

3ـ اشخاص خط زده شده :
وقتی در نقاشی، یکی از اعضای خانواده حضور ندارد می تواند نشانگر تمایل کودک به عدم حضور او باشد که بیشتر در مورد خواهران و برادران در اثر حسادت پیش می‌اید . یا وقتی کودک خودش را از جمع خانواده حذف می کند یعنی از بودن در جمع خانواده راضی نیست و خواستار تغییر جنسیت، افزایش سن و موارد دیگری است که مشکل متصور او را حل کند. همچنین شخصی که برایش کم اهمیت‌تر است یا او را کوچک و با جزئیات کم و سرسری نقاشی می‌کند یا بعد از نقاشی طرح او را از صفحه پاک می‌کند که این وضعیت نشان دهنده کشمکش کودک است.

4ـ اشخاص افزوده شده : شخص افزوده شده ممکن است یک نوزاد باشد که نقاش گرایش های واپس گرایی را که از بیان مستقیم آنها شرم دارند و به وی نسبت می دهد. شخص افزوده شده می تواند یک فرد مسن‌تر یا حتی یک بزرگسال باشد که فرد دوست دارد با او همانند سازی کند تصویر اضافه شده می‌تواند یک حیوان باشد . در این جا مبدل سازی به حد پیشینه است و نشان می دهد که ممنوعیت نقاشی کننده بسیار شدید است . بطور مسلم باید در تفسیر محتاط بود چون ممکن است که کودک حیوانات را دوست داشته باشد به ترسیم یک سگ یا گربه مأنوس بپردازد. این نکته نیز قابل توجه است که ترسیم کننده بخصوص خود را در اشخاصی که به منظومه خانواده افزوده شده‌اند فرافکنی می کند.
و به وی نسبت می دهد.

تصور کودک از اشخاص

اطرافیان برای کودک، اشخاص «با معنایی» هستند و تصویری از خود به کودک ارائه می‌دهند. تصاویری که می‌تواند رنگی با سیاه و سفید باشند، شفاف یا کدر، دوست داشتنی یا مرعوب‌کننده، تصاویری که او در ذهن خود آن‌ها را دستکاری می‌کند، به مادر بال می‌دهد برای پریدن تا از دست نق‌نق‌های خواهر کوچولوی تازه متولد شده خلاص شود، به دست پدر دسته گل می‌دهد و لبخند بزرگی که سراسر صورتش را پوشانده. خواهر بزرگتر را کوچک می‌کند جوری که هر وقت دلش خواست پاکش کند، طوری که آب از آب تکان نخورد. او همه این‌ها را روی کاغذ پیاده می‌کند اگر بتواند و صد البته اگر «بخواهند». حالا او نقاشی را کشیده و مسأله اصلی این‌جاست که افرادی که آن‌ها برای کودک معنادار بودند و به او به نحوی نقاشی را برای آن‌ها کشیده، آیا کودک نیز برای آن‌ها به همان اندازه با‌معناست؟ نقاشی او را پر کردن بیهوده‌ی وقتی می‌دانیم که کودک می‌توانست به شیوه‌ای ارزشمند‌تر آن را پر کند (مثلاً خواندن زبان انگلیسی) یا حداقل کمی روی آن تأمل می‌کنیم؟ البته انتظار این‌که مادر یا پدر فکر کنند، این یک ورق کاغذ می‌تواند آن قدر پراهمیت باشد که دلیل ناخن جویدن‌های فرزندشان را می‌توانند در آن جستجو کنند خیلی توقع بیجایی است. اما با آگاه کردن والدین و این که برای آن یک تکه کاغذ ارزش قائل شوند می‌تواند راه‌گشا باشد.