نقاشی مشکلات هیجانی کودکان کمشنوا را کاهش دهد؟
نتایج تحقیقات و پژوهشهای انجمن علمی روانشناسی بالینی ایران حاکی از آن است به دلیل این که افراد میتوانند از طریق نقاشی درونیترین افکار خود را نشان دهند بنابراین، استفاده از نقاشی به عنوان یک تسهیلگر بین دنیای درون و برون، مشکلات هیجانی را کاهش میدهد.
همچنین، نقاشی درمانی، ثبات هیجانی و اعتماد به نفس این کودکان را افزایش داده و خستگی، برانگیختگی هیجانی و خلق گرفته در آنها را از بین میبرد.
کپی کردن
بسیاری از والدین یا معلمین، نقاشی کودکان را به کپی کردن محدود می کنند. برای کودکان کوچکتر معمولاً از آلبومهایی استفاده می شود که کودک باید یک شکل را از روی یک شکل رنگ شده آن رنگ آمیزی کند. و یا از روی شکل دیگری، شکل ناقصی را تکمیل کند. کودکان بزرگتر نیز از منظره یا صورت کپی می کنند و به این صورت است که والدین و معلمان تصور می کنند آموزش واقع گرایانه که بر اساس آن کودک حقیقت بیرونی را با شکل های ” منظم ” و رنگهای ” دقیق ” یاد می گیرد، باید تعلیم داده شود.
نقاشی وسیله ای بیانی است که به کودک اجازه می دهد خود را از تنش ها رها کند. این رهایی از دلهره ها و تنش ها هنگامی صورت می گیرد که نقاشی از ناخودآگاه کودک سرچشمه گرفته باشد؛ بنابر این اگر کودک را وادار کنیم نقاشیهایش را براساس تعالیم ما تصحیح کند و او را تشویق به کپی کردن از روی مدلهای نقاشی کنیم اشتباه بزرگی مرتکب شده ایم.
اگر:
هنگامی که کودک نقاشی میکشید ویک صفحه معمولی دفتر نقاشی برای نقاشی هایش کوچک است به طوری که تن ادم در صفحه جا میشود اما سرش دیگر جا نمی شود. حتی اگر کاغذ بزرگتر هم به او بدهید
با اینکه نقاشی به استعداد هم ربط دارد با این حال بهتر است :
۱- از لحاظ چشم پزشکی او را کنترل شود.
۲- به او آموزش دهید که چگونه نقاشی کند.
۳- در نقاشی او مواظب باشید که آیا از رنگهای شاد استفاده می کند؟ آیا خانواده را به درستی نقاشی می کند .آیا پدر و مادر را از هم دور می کشد .؟ رنگها در سر جای خود هستند مثلا خورشید زرد است و زمین سبز؟ هر اختلالی در موضوعات بالا می تواند نشانه اختلالی در روان کودک باشد.
نقاشی روی دیوار اتاق
پـدران ومـادرانی که فرزندانشان روی در و دیوار نـقـاشـی مـیکـنـنـد و مـینـویـسـنـد، هـمـواره در خـانـه با فـرزنـدشـان دچـار مـشـکـل مـیشـونـد زیـرا آنـان مرتب تـذکـر مـیدهـنـد امـا کـودکـان بـاز هـم اگـر فـرصتی پیدا کـردند، دور از چشم آنان دسته گل به آب میدهند و شــاهـکــارهــای خــود را روی دیــوارهــای خــانـه خـلـق میکنند.
نخست پیشنهادمی شود مکانهای مناسب و نامناسب را بـرای نـوشـتـن و نـقـاشـی کـردن بـه او نـشـان دهـیـد
:اگر کودکتان بزرگ است، از او بخواهید که بگوید چرا این اماکن مناسب یا نامناسب است.
راهنمایی کنید
شـمـا در مـواجـهـه بـا مـشـکـل خط کشیدن و نقاشی کـردن کـودک روی در و دیـوار اتـاقهـا، نـیازمند تغییر رفـتـار هـسـتـیـد امـا باید توجه داشته باشید که کودکان دوسـت دارنـد بـنـویسند و نقاشی کنند و آنچه اهمیت دارد آن است که باید آن را انجام دهند بنابراین پیشنهاد مـیکـنـیـم حـتـمـا برای آنها لوازم هنری تهیه کنید. یک قفسه وسایل هنری مهیا کنید و در آن وسایلی بگذارید تا هنگامی که احساس خلاقیت کودک گل کرد، بتواند بدون کمک شما آن را بروز دهد. مکانهایی را که او مـیخـواهـد کـار کـنـد، مـحـدود کـنـید. برای مثال، میز، آشـپـزخـانـه و کـف اتـاق خودش را به او نشان دهید و دستور دهید که این جاها تنها مکانهایی هستند که او میتواند در آنها کار کند. به او بگویید اگر لوازم هنری را به هر قسمت دیگر خانه ببرد، برای مدت معینی آنها را از دسـت خـواهـد داد.
همچنین برای او وسـایـل نـوشـتـن فـراهـم کـنـیـد. کـاغـذ، لـوازمالـتـحـریر، پـــاکـــتنـــامــه، دفـتــرچــه، مــاژیــک، مــداد و خــودکــار، سـادهتـریـن وسـایـلـی هستند که کودکان تمایل زیادی برای استفاده از آنها دارند بنابراین این ابزار را تهیه کنید و در اختیار فرزندتان قرار دهید. میتوانید از فرزندان بـزرگتـر درخـواسـت کـنـید که فهرست خرید شما را تهیه کنند یا برایتان یادداشت تشکر بنویسند. همچنین کـودکـانـی کـه قـادر به نوشتن نیستند، میتوانند افکار خـودشـان را بـه شـمـا بـگـویـنـد و شـمـا آنـهـا را بـرایشان بـنــویـسـیــد. بــرای کــودکــان امــاکـنــی را بــرای نــوشـتـن اختصاص دهید.به این منظور جایگزینهای دیگری را بـرای نـوشتن و نقاشی کردن در اختیار کودک قرار دهـیــد. تـخـتــه سـیــاه، وایــتبــورد، کــاغــذهــای کـهـنـه، قـسـمــتهـای سـفـیـد کـاغـذ و تـخـتـههـای مـخـصـوص کـودکـان از جـمـله وسایلی هستند که تهیه کردن و در اختیار گذاشتن آنها برای کودکان لذتبخش است. بـرای کـودکـانـی کـه فـضـاهـای گـسـتـرده و باز مانند دیــوار را دوسـت دارنـد، یـک ورق کـاغـذ بـسـتـهبـنـدی قهوهای به عنوان صفحه نقاشی تهیه کنید و یا اینکه به او اجازه دهید با گچ روی پیاده رویا دیوارهای انبارتان نقاشی بکشد.
کنترل نمایید
کنترل والـدیـن هـمـیـشـه مـمـکن نیست اما بـدیـهـی اسـت کـه مـیتـوانـیـد بـا نـظارت بر شیوه بازی کـودک، از رفـتـار مـخـرب او جـلـوگیری کنید. مطمئن باشید که با آموزش روشهای سازنده بازی میتوانید بـا هـدایـت انـرژیهـای کودک، این مشکل را برطرف کـنـیـد. بـا او، روی طـرحهـای هـنـری کـار کنید و بازی مـسـتقل او را زیر نظر بگیرید تا آنجا که مطمئن شوید مکانهایی مناسب را برای فعالیت هنری یافته است.
تحسین کنید
وسواس های فکری OCD، عقاید، افکار، تصاویر یا برانگیزشهای ناخواسته، مداوم و تکرار شونده ای هستند که شما به طور غیر ارادی تجربه می کنید و بی معنی به نظر می رسند. این وسواسها نوعاً وقتی شما سعی می کنید به چیزهای دیگر فکر کنید یا کارهای دیگری انجام دهید مزاحم شما می شوند.
وسواسهای OCD نوعاً حول مسائل زیر می باشند:
- ترس از سرایت بیماری یا آلودگی
- شک های تکرار شونده
- مرتب یا به طور قرینه قرار دادن چیزها
- برانگیختگی های خشونت آمیز یا ترسناک
- تصاویر جنسی
علائم OCD در خصوص وسواسهای فکری ممکنست شامل موارد زیر باشد:
- ترس از سرایت بیماری از طریق دست دادن یا لمس کردن اشیائی که دیگران لمس کرده اند.
- شک در مورد اینکه در را قفل کرده اید یا اجاق گاز را خاموش کرده اید.
- افکار تکرار شونده در مورد اینکه شما در یک تصادف به شخصی صدمه زده اید.
- احساس پریشانی وقتی اشیاء مرتب نیستند یا به طور مناسب در یک خط قرار نگرفته اند یا در شکل درست به نظر نمی رسند.
- تصاویر آزار دادن فرزندتان
- برانگیختگی برای فریاد زدن به طور وقیحانه در مکان های نامناسب
- خودداری از شرایطی که باعث آغاز وسواس می شود مانند دست دادن
- آمدن تصاویر جنسی در ذهن شما
- آماس پوست به دلیل شستشوی مداوم دست
- زخم پوست به دلیل خارش پوست
- کم شدن موی سر یا محل های کچلی به دلیل کشیدن
تکرارهای اجباری
تکرارهای جبری، رفتارهای جبری هستند که شما احساس می کنید مجبور به انجام آنها هستید، اینگونه رفتارهای تکراری به منظور جلوگیری یا کاهش اضطراب و پریشانی ناشی از وسواسهای شما انجام می شود. به عنوان مثال، اگر شما اعتقاد داشته باشید که با ماشینتان با کسی تصادف کرده اید، به این دلیل که شما نمی توانید از تردیدهایتان خلاص شوید ممکنست به دفعات به آن محل بازگردید.
شما حتی ممکنست قوانین یا تشریفاتی به وجود بیاورید که با دنبال کردن آنها بتوانید اضطراب ناشی از افکار وسواسی تان را کنترل کنید.
نمونه تکراری های جبری حول و حوش مسائل زیر هستند.
·شستن و تمیز کردن
·شمارش
·چک کردن
·نیاز به اطمینان خاطر
·تکرار کارها به دفعات
·قرار دادن اشیاء به طوریکه مرتب به نظر برسند.
علائم OCD در خصوص تکرارهای جبری ممکنست شامل موارد زیر باشد:
·شستن دستها تا جائی که مجروح شوند.
·چک کردن درها به دفعات تا اینکه از قفل بودن آنها اطمینان حاصل شود.
·چک کردن اجاق گاز به دفعات تا اینکه از خاموش بودن آن اطمینان حاصل شود.
·شمارش در الگوهای خاص
در زیر حرکتهایی را ملاحظه می کنید که احتمال دارد نشانگر بی صداقـتـی و فـریـبکاری افراد باشد. حتی کسانی که خیلی خوب آنها را می شناسید نیز میتوانند بشـما دروغ بگویند. اما هوشیار و مراقب باشـیـد تـا زیـاد مـحـو تماشـای حـرکات بـدن نشویـد کـه از موضوع بحث و مکالمه غافل گردید.
خنده اجباری(زورکی): یـک لـبـخـنـد واقـعـی بـه سـمت بـالا امتداد یافته و سبب چین خوردن چشمها می گردد در حالی که لـبـخـند تـصنـعی بـیـشتر شـباهت به دهن کجی دارد که معمولا نشانه بی صداقتی و دروغگویی است.
لمس کردن صورت: کـشـیدن گـوش و مـالیدن چشم علامت پـنـهان کاری می بـاشد. مالیدن چشم ها میگوید: من قادر به نگاه کـردن به شما نیستم چون ارتـبـاط چـشمها قطع گردیده. همچنین مالیدن بینی نیز دلالت بر دروغگویی میکند.
مالیدن چانه: حرکت انگشت اشاره روی چانه بیانگر دروغ، شک و تردید میباشد.
ضربه زدن ریتمی با انگشتان: ایـن عـمـل تـلاش بـدن بـرای تـرک صـحنـه و گـریـخـتــن می باشد. انگشتان از هم اکنون شـروع بـه فـرار کرده اند. حرکات دیگری که مفهوم گریز میدهند شامل ضربات پا به زمین و بازی با جواهر آلات میباشد.
خاراندن گردن: حرکت دیـگـری که دروغگویی را فاش می سـازد خارانـدن گـردن است. توسط انگشت اشاره درست زیر گوش، مانند کشیدن گوش.
کشیدن یقه لباس: هنگامی که فردی دروغ می گوید درجـه حرارت بدن اندکی افزایش می یابد. دست بطور خود کار بالا می آید تا با شل کردن یـقه به هوا اجـازه دهـد داخـل لباس گردد.
دستها در جیب: از دیگر حرکاتی که توسط دست انجام گرفته و دروغگو را برملا میکند، بازی کردن با یـقه لـباس، فرو کردن دست به داخل ژاکت، پیراهن، بلوز و یا به داخل جیبهای شلوار میباشد.
دستان مشت شده: مشت کردن دست نیز بیانگر آن اسـت کـه فـرد چـیـزی را پـنـهـان می کند. در حالی که یک کف دست باز نشانگر رفتار رک و بی تزویر است.
اشارات با دست: اغلب دروغگویان به همراه کلام، با دستشان حرکات و اشاراتی انجـام می دهند. برای مثال بدنشان را مکررا می خارانند. به گفته روانشناسان، دروغگو معمولا خودش را ۵ مرتبه بطور پیاپی می خاراند.
حرکات بدن: شانه بالا انداختن و دیگر حرکات بدن که در زمان نامنـاسـب رخ مـی دهـد، میتوانند نشانگر حیله و فریب باشند.
پوشاندن دهان: زمانی که فردی انگشتانش را روی دهانش قرار میدهد، حرکتی است پنهانکارانه و نا خود آگاه که میگوید: نباید چنین حرفی را میزدم. خود این حرکت از ادامه یافتن حرفی که نباید بیان میگشت جلوگیری به عمل می آورد.
پاهای بیقرار: هنگامی که پا شروع به ضربه کوبیدنهای کوتاه و تاب خوردن میـکنـد، بـه احتمال زیاد دروغی در میان می باشد. همچـنـین مـراقـب تـغیـیر رفـتارهای ناگهانی نیز باشید.
تغییرصدا: به لحن، آهنگ و زیر و بمی صدا گوش فرا دهید. هنگامی که دروغی در حال شکل گیری باشد تن صدا بالا خواهـد رفـت. گـوش دهید و ببینید آیا لـحـن صـدا متشنج و با مکثها طولانی مدت است. صرف زیاد زمان به منظور پاسخ به پرسشها، فرصتی عطا می کنـد جـهـت گـردآوری افـکـار بـرای دادن پـاسـخ قـابـل قـبول و پذیرفتنی. علاوه بر این خطاکاری و گناهکاری با حرف زدن خیلی سریع و بیش از حد لزوم نمایان میگردد.
صورت بی احساس: دروغـگـویـان در پـنـهـان کـردن تـجـلیات احساسی صورت مهارت دارند. آنها ممکن است قادر به کنترل تکان خوردنهای اضافی و ناگهانی خود باشـنـد. اما هرگاه چهره کاملا بدون احساس بود، نـشـانـه مـمـانعت از بیان حقیقت میباشد. این در تمام دروغگو ها صدق می کند – از یک شیاد حرفه ای گرفته تا یک همسر فریبکار.”چهره خشک و بی روح” برای پنهان کردن و سرپوش نهادن بـسیـاری از خـطاهـا و گـنـاهان بکار گرفته میشود. البته برخی افراد ذاتا و طبیعتا چهره بی روحی دارند.
تشخیص دروغگو
برای تشخیص و یافتن دروغگو به نشانه های ذیل توجه کنید:
- چشم برهم زدنهای مفرط
- اشتباهات مکرر بر روی کلمات و سخن گفتن لکنت وار
- دغل کارانه خندیدن
- شانه بالا انداختن و آه کشیدن
- پرسشها را خیلی سنجیده و محتاطانه پاسخ دادن
۱- وسواس عملی: وسواس عملی اعمال اجباری هستند که
شخص بارها و بارها و بر طبق یکسری قواعد و مناسکی برای خنثی کردن افکار وسواسی خود
اقدام به انجام آن می کند. شایع ترین نوع وسواس عملی عبارتند از: وارسی، شستشو،
شمارش، پرسیدن و یا اعتراف، تقارن و دقت و ذخیره سازی و یا انبار نمودن می
باشد.
۲- وسواس فکری: وسواس فکری افکار و یا تصاویری هستند که مکررا رخ می دهند
و احساس می شود خارج از کنترل هستند که شخص نمی خواهد این افکار را داشته باشد و
آنها را ناراحت کننده ,مزاحم و بی معنا تلقی می کند. شایع ترین نوع وسواس فکری
عبارتند از : ترس های آلودگی به میکروب ها و چرک، تردید و شک نسبت به انجام دادن
درست یک کار، افکار مزاحم در خصوص تکرار یا عمل پرخاشگرانه یا جنسی، تقارن و یا دقت
بیش از حد و شک دینی و یا اخلاقی مفرط.
علائم وسواس
علائم ناهنجاری وسواسی –
جبری طیفی از خفیف تا شدید را در برمی گیرد. عده ای ممکن است فقط به فکرهای وسواسی
دچار باشند. برخی ممکن است بتوانند افکار وسواسی و رفتارهای جبری خود را برای مدت
کوتاهی مهار کنند و بدینوسیله علائم خود را در مدرسه یا محل کار پنهان کنند. اما
هنگامی که وضعیت شدید تر می شود، اختلال وسواسی – جبری آنقدر زندگی فرد را اشغال می
کند که دیگر نمی تواند در فعالیت های روزانه عملکرد داشته باشد چون بسیاری از وقت
خود را صرف مراسم وسواسی خود می کند. ناهنجاری وسواسی – جبری گاهی همراه افسردگی،
اختلالات تغذیه ای، ناهنجاری سو» مصرف مواد، یک ناهنجاری شخصیتی، ناهنجاری نقصان
توجه یا دیگر ناهنجاری های اضطرابی باشد. این اختلالات همراه، در ترکیب با تمایل به
پنهان کردن مشکل، تشخیص و درمان ناهنجاری را بسیار مشکل می کنند. و بدین ترتیب
افراد مبتلا به ناهنجاری وسواسی – جبری تا سال ها پس از شروع علائم هیچ درمانی
دریافت نمی کنند.
راه حل هایی برای بهبود وسواس
اختلالات وسواسی – اجباری از
دیرباز یکی از پیچیده ترین و مقاوم ترین اختلالات نوروتیک (عصبی) شناخته شده و بدون
مراجعه به متخصص به آسانی درمان پذیر نیست. برخی اقدامات اولیه که به بهبود نسبی
این مشکل کمک می کند، به شرح زیر است:
الف-روش حساسیت زدایی: با این روش از
اضطراب ها و تشویش های خود کم کنید تا نیاز به واکنش جانشینی که به نظر آرام بخش می
آید، نداشته باشید.
ب- روش نیت متضاد: شخص وسواسی باید سعی کند در ذهن، خود را
با موقعیت های گوناگونی که از آنها می ترسد روبه رو سازد، یعنی به صورت ارادی
بالاترین اشتباه یا شکست را در ذهن مجسم نماید و به خود تلقین کند در بدترین شرایط
هم اتفاق مهمی نخواهد افتاد.
ج- روش اشباع سازی: آدم وسواسی باید افکار وسواس
گونه خود را پشت سر هم برزبان آورد یا آن را روی یک صفحه کاغذ بنویسد تا غیرمنطقی
بودنش به او ثابت شود.
د- روش مواجهه: آدم وسواسی باید به اشیایی که به نظرش
آلوده می آید دائما دست بزند. این روش معمولا در درمان وسواس ناشی از ترس های
ناشناخته هم موثر است.
ه- تقویت اعتماد به نفس و توجه شدید به ارزش ها: هر قدر
اعتماد به نفس بیشتر شود، اضطراب های ناشی از وسواس های فکری کاهش می یابد.
و)
تغییر آب و هوا، محیط زندگی، محل کار: زندگی در جمع و حشر و نشر با آدم ها در
فرونشاندن اضطراب های ناشی از وسواس فکری موثر است.
شیوه های رهایی از وسواس
فکری در تصمیم گیری
۱- هنگام تصمیم گیری به خود تردید راه ندهید. اجازه ندهید
افکار منفی بر شما مسلط شود وگرنه نمی توانید هیچ کاری انجام بدهید. باید همیشه
دیدی مثبت نسبت به توانایی های خود داشته باشید.
۲- اگر از عواقب احتمالی تصمیم
خود هراس داشته باشید، قادر به تصمیم گیری نخواهید بود، فکر شکست را از خود دور
کنید تا بتوانید بر وسواس خویش غلبه کنید.
۳- تا زمانی که کاملا به اشتباه بودن
تصمیمتان پی نبرده اید، آن را تغییر ندهید. تا رسیدن به نتیجه نهایی حوصله به خرج
دهید هیچ کاری را نیمه کاره رها نکنید. از این شاخ به آن شاخ پریدن هیچ حاصلی در بر
ندارد.
۴- اجازه ندهید دیگران در تصمیم گیری شما دخالت کنند، مگر اینکه قصد
مشورت داشته باشید، در هر حال بکوشید تصمیم نهایی را خود بگیرید.
۵- هیچ گاه
عجولانه تصمیم نگیرید. ممکن است شکست بخورید و شکست زمینه وسواس را بیشتر می کند،
به طوری که دیگر قادر به تصمیم گیری نخواهید بود.
توصیه به خانواده ها در مورد بیمار وسواسی
۱- استرس و موارد بحران وضعیت
بیمار را بدتر کرده و احتمال عود را افزایش می دهد. لذا علی رغم ایجاد مشکلات و
آشفتگی در خانواده به واسطه این بیماری در منزل سعی نمایند فضای آرامی برقرار
باشد.
۲- بیمار نیاز به درک خود از طرف دیگران دارد لذا پایین آوردن انتظارات
به طور موقت، مهربان و شکیبا بودن کمک کننده خواهد بود.
۳- بدانید بیمار برای
رفع اضطراب خود دست به اعمال وسواس گونه می زند و هیچ کس به اندازه خود او از
رفتارهایش متنفر نمی باشد. لذا از قضاوت و یا مسخره نمودن اعمال او حذر
نمایند.
۴- شما درگیر رفتارهای وسواس گونه بیمار نشوید اما حد و حدود این اعمال
باید به روشنی مشخص شده و فرد وسواسی طبق همان محدودیت ها و قواعد عمل نماید.
۵- به بیمار جهت ترک اعمال خود فشار وارد نیاورید.
۶- حرکات رفتاری که برای
بیمار بسیار سخت است و قادر به انجام آن نمی باشد به صورت آهسته و در دراز مدت
تغییر دهید و همیشه تغییرات را به بیمار گوشزد نمایید.
۷- خشونت، تهدید به
خودکشی و یا دیگرکشی را جدی بگیرید.
۸- باید مواظب اعتمادبه نفس بیمار باشید و
به جای او تصمیم نگیرید ولی در تصمیم گیری او را کمک نمایید.
۹- فعالیت های
روزانه مثل دویدن، شنا و ورزش های گوناگون که باعث صرف انرژی می شود را زیاد
نمایید.
۱۰- تلاش موفقیت آمیز فرد برای موفقیت در برابر وسواس را مورد تشویق
قرار دهید.
۱۱-دائم رفتارها و علائم بیماری را زیر نظر داشته باشید درصورت
ظهور علائم جدید و علائم عود مسئله را با درمانگر در میان بگذارید.
منبع: روزنامه ابتکار