۱- دیانت و تقوی : شوهری که متدین و با تقوی باشد، حقوق همسرش را حفظ می
کند و هیچ گاه در پی هوس های نامشروع نیست، به او احترام می گذارد و از
هرگونه ستم احتراز ( دوری ) می کند.
امام باقر(ع) می فرمایند: ” شایستگی داماد در تقوا و دیانت و امانت او نهفته است؛ هر کس واجد این شرایط باشد درخواست وی را بپذیرید.”
۲- حسن خلق: یکی از ویژگی های شوهر شایسته آن است که از نظراخلاقی مهربان، خوشرو و نسبت به همسرش دوستی مخلص باشد.
حضرت رسول ( ص ) می فرمایند : هرگاه فردی به خواستگاری دخترتان آمد که از
نظر دین و اخلاق شما را راضی می کرد دخترتان را به ازدواج او در آورید.
۳- فعّال و تلاشگر : شوهر باید برای تأمین نیازمندی های مادی و معنوی
خانواده اش کوشش و فعالیت نماید. بدترین شوهر کسی است که در خانه بنشیند و
همسرش را برای تهیه مایحتاج خانه به کار وا دارد.
۴- عفّت زبان : بیان ، یکی از عوامل تشکیل دهنده شخصیت است. کسی که در
گفتار با کلمات توهین آمیز و فحش و ناسزا دیگران را بیازارد، عفت زبان
ندارد. چنین فردی قبل از هر کس همسرش را مورد حمله قرار می دهد و در برابر
هر چیزی که مطابق میلش نباشد به ناسزاگویی می پردازد. بنابراین ، داشتن عفت
زبان یکی از خصوصیات یک شوهر شایسته است.
۵- سخاوت : فردی که خِسّت و بخل را بر خود و دیگران روا دارد ، شوهر خوبی
نخواهد بود. بخشش و فراهم کردن رفاه و توسعه دادن به زندگی خانواده از طریق
مال حلال و دست و دل باز بودن، از خصوصیات یک شوهر خوب است. تهیه هدیه و
کادو برای همسر از اعمالی است که یک شوهر شایسته به مناسبت های مختلف انجام
می دهد.
۶- مهمان نوازی : مردی که نان خانه اش را کسی ندیده و درِ منزلش را به روی
دوستان و اقوام ببندد، همسر خوبی نخواهد بود. این مرد باید بداند همسرش که
در خانه پدر و مادر بزرگ شده و با خویشاوندانش معاشرت و رفت و آمد داشته ،
نمی تواند با آنان قطع رابطه کند. بنابراین مهمان نوازی و معاشرت با
خویشاوندان از صفات یک شوهر خوب است.
۷- آراستگی : همانطور که شوهر متوقع است همسرش آراسته باشد ، خودش نیز باید
به وضع ظاهرش برسد و از نظر لباس و نظافت دقت کافی بنماید. خیلی از مردان
به وضع ظاهر خود توجه ندارند و همیشه مورد انتقاد و اعتراض همسر خود قرار
می گیرند.
۸- امین بودن : مرد باید از هرگونه پنهان کاری یا عدم صداقت با همسرش بری
باشد؛ زن ، امین او و او ، امین زن باشد. در این صورت است که زندگی ، سعادت
و خوشبختی را به دنبال خواهد داشت.
۹- اصالت و نجابت خانوادگی : از ویژگی هایی که در شوهر اهمیت خاص دارد ،
یکی وراثت و دیگری محیط است که اصالت خانوادگی هر دو را در بر دارد.
بنابراین دختران باید در نظر داشته باشند فردی را به شوهری برگزینند که از
یک خانواده نجیب و خوشنام بوده و در یک محیط خانوادگی سالم بزرگ شده باشد.
۱۰- عاقل و خردمند : یکی از ویژگی های شوهر شایسته ، داشتن هوش و ذکاوت
کافی و تخصص است. چنین شوهری آموزش لازم برای اشتغال به کسب حلال را دیده؛ و
هر اندازه علم و کمالش بیشتر، و هوش و درایتش زیادتر باشد ، شایسته تر
خواهد بود.
خلاصه می توان گفت که زن باید از ازدواج با مردی که دارای ضد ارزش های زیر است، خودداری کند.
۱- شرابخوار ؛
۲- بد اخلاق ؛
۳- بد چشم و بی بند و بار؛
۴- بدبین (”سوء ظن” ، نه ”غیرت”) ؛
۵- خسیس ؛
۶- بدون احساس مسئولیت ؛
۷- تنبل؛
۸- سفیه و ناهنجار؛
این بحث برای خانمهای جوان خیلی داغ است. وقتی پای صحبت خانمها مینشینید حرفهای زیادی هست که مورد مشورت قرار میگیرد، اما مردمداری، شوهرداری، همسایهداری، خانوادهداری و همینطور مادرشوهرداری هم فوت و فنی دارد که باید آن را بیاموزید. اگر شما با همه افراد روابط خوبی برقرار میکنید و هنر ارتباط برقرار کردن را دارید، بعید نیست که روابط خوبی نیز با مادر همسرتان داشته باشید زیرا ارتباط یک مهارت اجتماعی است. اما پیش از هر چیز خوب است مادرشوهر را بشناسید.
مادرشوهر یک مادر است
مادر بودن با دلسوز بودن و مهربان بودن توام است. نرگس یک مادرشوهر ۵۲ ساله است. او میگوید: ما هم زن هستیم و میدانیم عروس چه توقعاتی دارد، اما نمیتوانیم راحت پا روی دل خود بگذاریم. اگر تازهعروسها مادر شدن را تجربه کرده بودند، ما را بهتر درک میکردند. آدم دلش برای بچهاش که یک عمر بزرگش کرده تنگ میشود. از بیتجربگی عروس نگران میشود که مبادا زندگیشان سخت بگذرد. از تازه کاری داماد نگران میشود که مبادا در زندگی کم و کسری داشته باشد. اگر میبینید مادرشوهری زیاد سراغ عروس و داماد را میگیرد از بدجنسی نیست کمی مربوط به کنجکاویهای زنانه است و بسیاری به خاطر
دلنگرانیهای مادرانه.
مادرشوهر دل نازک است
مادرشوهر همیشه آن شخصیت با صلابت و قدرتمندی نیست که شما در تلویزیون دیدهاید. خیلی از مادرشوهرها از نسل قبلی و خانواده سنتی آمدهاند. در خانوادههای سنتی گاهی زنان بالاترین ظلم را به یکدیگر روا میداشتند. بانویی نزد من آمده بود و از عروسش گلایه میکرد و میگفت: مگر من آدم نبودم. ۱۵ ساله بودم که عروس شدم و در این سن و سال زمستان که میشد مادرشوهرم رخت همه خانواده را جمع میکرد و میداد من لب حوض بشویم. گاهی هوا اینقدر سرد بود که به محض پهن کردن رختها همه یخ میزدند. حالا اگر عروس و پسرم به خانه ما بیایند عروسم مثل مهمان رفتار میکند و از جایش تکان نمیخورد و سهم خود را در همکاری با خانواده ادا نمیکند.
گاهی مادرشوهر ، مادر رنجدیدهای است که از فرزند خود جز پرخاش ندیده و حالا که میبیند پسرش وقتی به ثمر نشسته همه کارهایی را که از او دریغ میکرده در حق همسرش روا میدارد ، دلشکسته میشود و گاهی خود را با عروس مقایسه میکند و میخواهد جایگاه خود را در مقابل عروس بازتعریف کند. گاهی نیز همه این کارها به خاطر دلتنگی است و یک رفت و آمد ساده ولو برای نیم ساعت میتواند این دلتنگیها را کاهش دهد.
شما اگر کمی دقت کنید همه این تشویشها را در مادر خود نیز مییابید. البته واکنش افراد یکسان نیست، اما چیزهای دیگری نیز در این رابطه مهم است.
خوشبختی درون شماست
با عروس خانمهای زیادی برخورد کردهام که از مادرشوهر چنان گلایه میکنند که گویی پرنده خوشبختی آنان را در قفسی حبس کرده و جلوی هر نوری را در زندگی آنان گرفته است. در حالی که مشاوران معتقدند خوشبختی در درون شما یافت میشود، نه در دستان شخصی دیگر.
بنابراین اگر خوشبختی و شادی و آرامش خود را وابسته به یک عامل بیرونی نکنید ، چیزی آن را برهم نخواهد زد. ما آدمهای بیرون از وجود خود را نمیتوانیم کنترل کنیم. ممکن است مادر شوهر یکی از آنها باشد، ولی ما بدون کسب توجه او نیز میتوانیم خوشبخت باشیم.
نباید پیشداوری و قضاوت کرد، اما باید مسوولانه و برنامهریزی شده عمل کرد.
برنامهای برای دل خودتان
اگر حس میکنید مادرشوهرتان دوست دارد هفتهای یک بار با شما ملاقات داشته باشد و شما میتوانید این خواسته را برآورده کنید با همسرتان مشورت کنید و ابتکار عمل را به دست بگیرید.
مهربان، بانوی ۲۷ سالهای است که از ناخشنودی مادرشوهرش کلافه است و میگوید هر کاری میکنم مرا دوست ندارد و هر وقت او را دعوت میکنم از برخوردهایش ناراحت میشوم و حس میکنم او مرا بازیچه خود قرار داده است و در دل به ناراحتیهایم میخندد.
نکته همین جاست. نباید پیشداوری و قضاوت کرد، اما باید مسوولانه و برنامهریزی شده عمل کرد. شما برنامهریزی کنید و طبق برنامه او و برحسب وظیفه با وی رفت و آمد کنید و هیچ توقعی نداشته باشید. مطمئنا او نیز بزودی نرم خواهد شد. شما نیز آسودهاید که دارید طبق برنامه خود عمل میکنید و بازیچه دست کسی نیستید.
همسرتان را متقاعد کنید که خودتان باید برای زندگی خود تصمیم بگیرید. نه خانواده شما و نه خانواده همسرتان نمیتوانند در زندگی شما تصمیمگیرنده باشند، اما در صورت نیاز، آنان بزرگترهای باتجربهای هستند که بهترین مشورتها را میتوانید از آنان بگیرید.
احترام، احترام میآورد و عشق جواب عشق دریافت میکند اما اگر این اتفاق نیفتاد، شما به آخر دنیا نرسیدهاید.
اعترافگیری نکنید
فراموش نکنید خانواده شما و خانواده همسرتان از آدمهای معمولیاند که البته جایزالخطا هستند. بابت این اشتباهات و خطاها مچگیری نکنید و نکوشید همسرتان را قاضی کنید. این کار، او را بین شما و خانوادهاش قرار میدهد و کار خوشایندی نیست.
عروس وظیفهشناسی باشید، ولی برای جلب توجه خودکشی نکنید. لازم نیست دست به هر کاری بزنید که از شما راضی باشند. گاهی زمان همه چیز را حل میکند.یعنی با استفاده از مهارتهای زندگی و ارتباطی در بستر زمان میتوانید ارتباط خود و خانواده همسرتان را بهبود بخشید.
در آخر تاکید میکنم که دنیا خیلی بزرگ است و قرار نیست همه مردم آن شما را دوست داشته باشند. در واقع مهم است که خودتان حتما خودتان را دوست داشته باشید و شاخصهای انسانی را در روابط خود و مادر همسرتان در نظر بگیرید و منصفانه هر کاری که برای مادر خود میکنید برای او هم بکنید. گاهی اگر لازم است رهنمودهایش را با احترام گوش دهید و نشان بدهید که به کار میبندید.