روانشناسی خودمانی | مشاوره خصوصی

اطلاعات روانشناسی خود را افزایش دهید. از مشاوره خصوصی بهترین نتیجه را بگیرید

روانشناسی خودمانی | مشاوره خصوصی

اطلاعات روانشناسی خود را افزایش دهید. از مشاوره خصوصی بهترین نتیجه را بگیرید

نیمکره های مغز:

شاید تا بحال در مورد نیمکره های مغز مطالبی شنیده باشید. اما آیا می دایند نیمکره های چپ و راست میتوانند چه نقشی را در یادگیری داشته باشند؟ آیا تا بحال درست می آموختیم؟ و یا اینکه چطور می شود که بعضی ها مطالب را بخوبی یاد می گیرند و در زمان مناسب، آن مطالب را بخوبی به یاد می آورند که به اصطلاح می گوییم حضور ذهن خوبی دارند.
قبل از پاسخ به سوالات بالا بهتر است شناخت جزئی از نیمکره های مغز و نحوه عملکردشان داشته باشیم. بحث تقسیم بندی مغز به دو نیمکره چپ و راست، اولین بار توسط روانپزشک آمریکایی راجر اسپری در اواخر دهه ۱۹۵۰ مطرح شد. بر این اساس، مغز ما دارای دو نیمکره چپ و راست میباشد و وظایف و اعمال مغز بین این دو نیمکره تقیسم می شوند. 
برخی از مهمترین وظایف نیمکره چپ بدین شرح است:
کنترل حرکات سمت راست بدن
انجام محاسبات و اعمال ریاضی
انجام استدلالهای منطقی و تحلیلی
کنترل قدرت بیان و زبان تکلم
قابلیت حافظه کوتاه مدت
پردازش جزئیات

و اما برخی از وظایف نیمکره راست:
کنترل حرکات سمت چپ بدن
ایجاد هماهنگی در گفتار و آهنگ کلام
قابلیت حافظه بلند مدت
درک موسیقی
کنترل زبان بدن
قابلیت انجام حرکات موزون
استدلال شهودی
کل نگری
کنترل برخی از احساسات
بخاطر سپردن تصاویر
درک منظور و معانی نهفته
حفظ تعادل فیزیکی
قیاس
خلاقیت

علت مکیدن انگشت در کودکان چیست؟

«مکیدن شست» یا انگشت، یکى از عادات رایج دوران کودکى است. این رفتار براى کودکان خردسال کاملاً طبیعى و عادى است، ولى اگر بعد از 6 سالگى باز هم کودک مبادرت به مکیدن شست کند، نیاز به درمان و رسیدگى دارد، زیرا موجب به هم ریختگى ردیف دندان ها، فک و آرواره مى شود.
پژوهش ها نشان مى دهند حدود 75 درصد کودکان خردسال (تا یک سالگى) مُشت یا انگشتان خود را در دهان مى گذارند و مى مکند. انجام این کار براى این گروه سنى از کودکان آرامش بخش، سرگرم کننده و لذت بخش است. به طور معمول، کودکان زمانى مبادرت به مکیدن انگشت خود مى کنند که یا خسته اند، یا ناراحت اند و یا حوصله شان سر رفته است.

سینه خیز

مغز انسان متشکل از چهار لُب به نامهای: پیشانی،آهیانه، پس سری و گیجگاهی می باشد. هر کدام از این نواحی عملکردهای خاصی دارند و به طرق مختلف تحریک می شوند. به عنوان مثال، ردَ پای حرکات ظریف، دقت و توجه، برنامه ریزی، ثبات ادراکی، رفتارهای ارادی و ... را می توان در لُب پیشانی جستجو کرد. 
از آنجایی که اولین فعالیتهای حرکتی ـ رشدی کودک بر روی زمین انجام می گیرد، برخی از صاحب نظران بر این باور هستند که چنین حرکاتی می تواند محرک خوبی برای رشد مغز محسوب شود و حذف آن ها احتمالاً مشکلاتی را در آینده ایجاد کند. 
خزیدن (به طوریکه شکم مماس بر زمین باشد)، سینه خیز رفتن یک طرفی (با حرکت دادن توأمان ساق و بازوی یک طرف بدن)، سینه خیز رفتن متقاطع ( حرکت دادن بازوی چپ با ساق راست و بازوی راست با ساق چپ بهنگام سینه خیز)، یکی از این فعالیت های حرکتی ـ رشدی است که فعال کننده و محرک ناحیه پیشانی مغز محسوب می شود. 
• با کمک افراد دیگر، پارچه ای را به فاصله 40 سانتی متری از سطح زمین بگیرید و از کودک بخواهید به صورت سینه خیز از زیر آن عبور کرده و به هدفی که در انتهای پارچه مشخص کرده اید برسد.
• یک مسیر با مانع از جعبه ها، حلقه ها، میزها، صندلی ها و... ترتیب دهید. از کودک بخواهید که یک مسیر تعیین شده را طی کند، این مسیر ممکن است به صورت داخل شدن، از زیر رد شدن، از بالا رد شدن و یا دور زدن موانع انجام پذیرد.
•وسایل تونل مانندی را فراهم کنید و از کودک بخواهید از درون آن حرکت کرده و به سمت شما و یا هر هدفی که تعیین کرده اید حرکت کند.
گروه روانشناسی بازی

اختلالات شخصیتی مرزی

یک نوع اختلال شخصیتی شبیه به اختلالات دو قطبی است. همانند اختلالات دوقطبی افراد مبتلا به BPD هنگامی که افسردگی بر طرف می‌شود، وارد دورهٔ شیدایی می‌شوند. در فرد با اختلالات دوقطبی، دوره‌های شیدایی یا افسردگی برای چند روز یا چند هفته ادامه می‌یابد. اما دوره‌های افسردگی یا شیدایی در BPD از چند ساعت تا یک روز است. BPD ممکن است با اختلال‌های مرتبط با مصرف مواد مخدر همراه شود. افرادی که BPD دارند الگوی ناپایداری در روابط اجتماعی دارند.

اگرچه علت BPD ناشناخته است اما هم محیط و هم ژنتیک نقش اساسی را در مبتلا شدن به این بیماری دارند در DSM-IV دست کم 5 مورد از عوامل زیر برای تشخیص این اختلال لازم است:

زود انگیختگی یا پیش بینی نا پذیری در مورد مسائلی از قبیل تکانه های جنسی،قمار،سوئ استفاده از دارو و الکل،دزدی از فروشگاهها و پرخوری و آسیب رساندن به خود.
یک الگوی ناپایدار در روابط فردی
ناتوانی در کنترل خشم
مشکل هویتی
بی ثباتی هیجانی
کوشش های بی مورد برای اجتناب از ترک و رها شدگی
خود آسیب زنی جسمی
احساس مزمن پوچی و بی‌حوصلگی که بصورت احساس بی‌هدفی، خالی و بی‌ارزش بودن ظاهر می شود.

همدلی

همدلی : توانایی همدردی و درک نگرانی های دیگران.
ویژگی های فرد همدل:
1.روابط نزدیک و صمیمی با دیگران
2.ارتباطی شفاف و آزاد با اغلب افراد
3.علاقه مند به حل مشکل و نگرانی دیگران
4.درک و محترم شمردن دیدگاه های دیگران حتی وقتی با آن ها همنظر نیست
5.بخشیدن دیگران و عدم کینه ورزی
سه سال اول زندگی کودک، در ایجاد توانایی همدلی یا کاشتن بذر خشونت، نقش مهمی دارد. اگر نیازهای عاطفی کودک ارضاء نشده باشد، آن ها نمی توانند درک کنند که لازم است به نیازهای عاطفی دیگران حساس باشند و توجه نشان دهند. 
9 عاملی که به رشد همدلی کمک می کند.
1.سن. توانایی درک دیدگاه های دیگران با بالا رفتن سن افزایش می یابد. بنابر این، معمولاً بچه های بزرگتر از همدلی بیشتری نسبت به کوچکتر ها برخوردارند.
2.جنسیت. بچه های کوچکتر تمایل بیشتری به همدلی با همسالان همجنس خود دارند، زیرا احساسات مشترک بیشتری میان آن ها وجود دارد.
3.هوش. بچه های باهوش تر تمایل بیشتری به آرام کردن دیگران دارند. زیرا بهتر می توانند نیازهای دیگران را تشخیص دهند و راهکارهایی برای کمک به آن ها بیابند.
4.ادراک عاطفی. بچه هایی که احساساتشان را آزادانه ابراز می کنند، معمولاً از همدلی بیشتری برخوردارند، زیرا در شناخت صحیح احساسات دیگران توانمندترند.
5.والدین همدل. کودکانی که از والدین همدل تر برخوردار هستند. احتمالاً خود نیز دارای همدلی خواهند شد. 
6.امنیت عاطفی. کودکان سازگار و برخوردار از ابراز وجود، به احتمال بیشتری به دیگران کمک می کنند.
7.خلق و خو. کودکانی که به صورت طبیعی، خوشحال تر و اجتماعی تر هستند، به احتمال بیشتری با کودکان غمگین و ناراحت، احساس همدلی می کنند.
8.شباهت. کودکان تمایل بیشتری دارند تا با افرادی همدلی کنند که در پاره ای موارد شباهت بیشتری با آن ها حس می کنند یا کسانی که تجارب مشترکی با آن ها دارند.
9.دلبستگی. کودکان احتمالاً با دوستانشان بیش از کسانی که دلبستگی کمتری نسبت به آن ها حس می کنند، همدلی می کنند.
گروه روان شناسی بازی