برای تعیین تیپ شخصیتی خود فایل تست شخصیت شناسی را دانلود کنید.
http://www.ravanmoshaver.com/pages/Test
افسردگی خلقی متداول این گروه افراد است. این احساس ممکن است منجر به این شود که روزها، فرد در رختخواب بسر ببرد و ذهنش بطور تاسف آوری به اشتباهات غیر قابل جبران گذشته مشغول گردد، مرتبا می گویند:
"اگر اینچنین، اگر آنچنان،" اگر طور دیگری عمل میکردم،اگر یک فرصت دیگر داشتم، آیا اگر من ارزشمند بودم، باز هم مرا ترک میکردند؟ برخی از این افراد تسلیم این افسردگی شده و برای مدتی طولانی منزوی می مانند و برخی از طریق فعالیت افراطی با افسردگی خود مبارزه می کنند و ظاهرشان را طوری درست می کنند که نشان نمی دهند غمگین هستند. خلق این افراد بطور پیچیده ای تغییر می کند و هیچ چیز، ثابت نیست و هر روز ممکن است خلقی متفاوت با روز قبل داشته باشند. اینها وقتی نامید می شوند بدترین چیزها را در نظر می گیرند، برای آنها دنیا تئاتر گونه است، حالتهای خود کشی - ناامیدی های عمیق به شکل دراماتیک دیده می شود.
بعضی اوقات منتظر یک آدم بیرونی هستند که غم آنها را از بین ببرد. این افراد می گویند وقتی زندگی شروع به بد شدن می کند، خودکشی به ذهنشان می رسد، اینان باغمگینی انس گرفته اند و می خواهند توسط همین مسئله متمایز از دیگران باشند.
عشق های به وصال نرسیده معمولا برای اینان خوب است. این افراد هر قدر افسردگی شان بیشتر می شود، خلاق تر می گردند. افراد تیپ 4 در دریاچه ای از احساسات زندگی می کنند و معمولا بین افسردگی و پیش فعالی در نوسان هستند، سه نوع تیپ 4 وجود دارد:
1- اساسا افسرده
2- اساسا بیش فعال
3- شناور بین این دو حالت
هر سه نوع احساس می کنند که چیزیکه در زندگی حیاتی است دور از دسترس است، اما تلاش آنها برای جستجوی آنان با یکدیگر متفاوت است. افراد تیپ 4 افسرده، تمایل دارند به درون ذهنیات خود رفته و معانی را جستجو کنند، افراد بیش فعال این گروه در ظاهر افسرده به نظر نمی رسند و خیلی زود عاشق چیزی می شوند و سعی می کنند معانی زندگی را از منابع خارجی مشابه آنچه دیگران را خشنود می سازند خلاصه کنند، افرادی که در نوسان بین افسردگی و بیش فعالی هستند در این گروه، هیجاناتشان بطور کلی تغییر می کند، عشق به نفرت تبدیل شده و هیجانات به بی تفاوتی مبدل می گردند. این افراد در دو انتهای واکنش های هیجانی زندگی می کنند، در یک طرف رنج بردن و در طرف دیگر رضایت کامل. آنها با این عقیده زندگی می کنندکه یک منبع اصلی عشق وجود داشته که از آنها گرفته شده است و به نظرشان یک خلاء وجود دارد ولی با این حال جلوه بیرون آنها بسیار محکم و با اعتماد به نفس بالا است. شعار اصلی آنها این است که می گویند"یک چیزی میخواهند ولی نمی دانند چه می خواهند؟" این افراد احساس می کنند که یک چیز ی را در زندگی از دست داده اند و دیگران آنچه وی از دست داده است را دارند.
یک فرد تیپ 4، منتظر است عشق بزرک گمشده از راه دور برسد و او را آزاد کند و برای افراد تیپ 4، حسرت خوردن مهم تر از داشتن آن چیز است و معمولا افراد همیشه ناراضی هستند. انها بندرت در زمان حال زندگی می کنند و ذهنشان دائم در سفر به گذشته و آینده است. برای این افراد سبزه از دور سبزه تر است. این افراد از چیزهایی که بی استفاده مانده اند و متوسط هستند نفرت دارند. وقتی از آنها سوال می کنیم که " حال شما چطور است "ممکن است ابتدا بگوید خوبم ولی فورا لحن خود را تغییر داده و می گوید: "البته مشکلات زیادی داشتم و...
این افرا اعتقاد دارند که خود واقعی آنها وقتی حاصل خواهد شد که دوست داشته شوند، اگر در جمعی توجه از او به سمت دیگری برود، خشمگین می شوند. این افراد عاشق صحبت و گفتگوهای طولانی شبانه همراه با نوشیدن چای هستند. افراد این گروه بسیار ولخرج و پر هزینه هستند، سلیقه های خاص خود را دارند و از بوتیک هایی خرید می کنند که لباس های تک و منحصر به فرد دارند برای این افراد حتی مانند مرگ می ماند اگر از فروشگاههای زنجیره ای لباس بخرند.
محیط های جذاب به این گروه:
این افراد اغلب دو شغل دارند، یک شغل برای پول و شغل دیگر برای خودشان، آنها جذب محیط هایی می شوند که مستلزم نظم بدنی و معیارهای خاصی برای هماهنگی باشد. می توان تیپ های 4 زیادی در کارکاههای هنری، عتیقه فروشی ها و فروشگاههای با اجناس عالی و منحصر به فرد پیدا کرد.
محیط های ناجذاب برای این گروه:
شغل های مادی و جسمی، وضعیت های معمولی، کارهای خدماتی بی نام و نشان.
نماد تیپ 4
رنگ: بنفش روشن: رنگ غیر متداول، از نظر حسی دو گانه (نه شاد و نه غمگین)
راههای رهایی که این تیپ بتوانند به رشد شخصیت برسند.
- قبل از هر چیز باید توجه داشته باشند که احساسات واقعی خود را تبدیل به ایده آل ها و امور غیر قابل دسترسی میکنند. و در جستجوی نواقص چیزهایی هستند که در دسترشان است.
- در مواقعی که به دلیل پایین آمدن خلق به درون خود فرو میروند، باید این وضعیت را شکسته و به طرف دیگران بروند.
- توانایی هایی که در دیگران می بینند در خود جستجو کرده و بیابند.
- به هنگام غم، این نکته را در نظر داشته باشند که خلقشان بزودی تغییر خواهد کرد.
- توجه بیشتری به زمان حال کنند و وجوه مثبت زمان حال را بیشتر بشناسند.
- ارتباطات اجتماعی خود را بیشتر کنند.
.- آنچه که هست ببیند نه آنچه که قرار است بوجود آید.
برای تعیین تیپ شخصیتی خود فایل تست شخصیت شناسی را دانلود کنید.
افراد این تیپ خودشان را با اجتماع یا سازمانی که با آن کار می کنند، شناسایی می کنند و می توانند زیر هر نقابی بروند و آن را بطور کامل نمایش دهند. یک فرد تیپ 3 اگر وارد جمع تازه ای شود، می تواند ظرف چند دقیقه حدس بزند که در این جمع چه چیزی ارزش محسوب میشود و سریعا همانند آنها عمل کند و به محض خروج از آن جمع و وارد شدن به جمعی دیگر، دوباره طبق سلیقه های جمع جدید رفتار کند. آنها قادرند ارزش های گروهی که در آن قرار گرفته اند را به خوبی ایفا کنند. غالبا افرادی خوش بین، جوان نما، باهوش، فعال و ثمربخش هستند.معمولا در ظاهر موفق، خوش استیل، خوش رفتار، خونسرد و خوش تیپ هستند.
افراد این تیپ توانایی خاصی در جلب اعتماد دیگران دارند و در اطراف خود معمولا یک فضای خوب و مثبتی ایجاد می کنند. دیگران را تا حد زیادی تحت تاثیر قرار می دهند که دیگران بر روی آنها تکیه می کنند. اصلا نمی توان در مقابل آنچه ارائه می دهند مقاومت کرد. آنها می توانند همه چیز را به آدم بفروشند و همه چیز را برای کار خودشان فدا می کنند. این افراد بطور مادرزادی هنرپیشه اند، می دانند که به توده مردم چگونه باید سرویس داد. آنان از صحبت های مخفی دوری می کنند چون در این حالت احساس ناامنی می کنند. برای موفقیت سخت تلاش می کنند، تمام انرژی خود را صرف می کنند تا آنچه را می خواهند بدست آورند، هیچ چیزنمی تواند باعث توقف آنها در کار شود مگر بیماری یا دخالت همسر ولی با تصیم شخصی خودشان متوقف نمی شود. آنها مانند: ماشین کار می کنند و عادت به عمل کردن دارند نه احساس کردن.
این افراد بدنبال کسب پول، دارایی،ا منیت و پرستش هستند، این افراد بدنبال رفاه بسیار هستند. ایده این افراد آنست که برای مطرح شدن باید سخت کار کرد،نقش رهبری پیدا کرد و برای پیروزی تلاش نمود، چون فقط برندگان ارزش محبت شدن را دارند.
افراد این تیپ اگر با زندگی خانوادگی شناخته شده باشند، زمان و انرژی خود را صرف خانواده می کنند، اگر با ایده صمیمت شناخته شده باشند سخت تلاش می کنند تا یک شریک صمیمی باشند، اگر با کار شناخته شده باشند. وقت زیادی برای خانواده و یا عشق ندارند. این افراد اهل عمل بوده و مستقیما از فکر به عمل می پردازند و مدام در حال سنجش این موضوع هستند که "آیا من موفق هستم یا خیر؟ آیا پیشرفت کرده ام یا خیر؟" مدام به دنبال ترقی و جویای نام و مقام هستند.
این افراد نیر همانند تیپ 2، احتیاج به تشویق و تعریف دارند، اگر چه از ظاهرشان این را نمی توان فهمید. این افراد به دنبال آن هستند که در چشم دیگران، بزرگترین تلاش این افراد، قابل، یا با کفایت بودن است، هیچ چیز غمگینامه تر از یک تیپ 3 ناموفق نیست.
افرادی از این گروه که به رشد شخصیت نرسیده اند، مثل طاعون از عدم موفقیت وحشت دارند.
اگر یک تیپ 3 مغلوب شود به سه مکانیسم دفاعی روی می آورد:
1- از این شکست به عنوان قسمتی از یک پیروزی و موفقیت یاد می کند.
2- غالبا گناه را به گردن دیگران می اندازند.
3- به سرعت موضوع شکست را رها کرده و پروژه دیگری را شروع می کند که می داند صددرصد در آن موفق می شود.
این فشار"همیشه باید موفق بود" آنها را به گناه ریشه ای خود، یعنی دروغ و ریا هدایت می کند. آنها نیاز بیمار گونه ای به برتری داشتن و پیشی جستن دارند. این افراد اگر نتوانند موقعیت و احترام بدست آورند دچار اضطراب شدیدی می شوند. در میان تمامی تیپ های شخصیتی این افراد بیشترین مشکل را با احساسات خود دارند. آنها در واقع به خودشان نیز دروغ می گویند واحساساتشان برای خودشان هم قابل تشخیص نیست .
یک فرد تیپ 3، علاقه ای به عمیق شدن و عمیق بودن ندارند، از نظر آنها بسته بندی باید خوب باشد، محتوی مهم نیست.
تله ای که افراد تیپ 3 در آن محبوس هستند، "تکبر و غرور "است.
این افراد به ندرت گریه می کنند، اما گهگاه ممکن است به شدت گریه کنند و اشک بریزند و این باعث تعجب دیگران می شود. برای آنان بیماری و پیری بسیار تهدید کننده است، چون در زمان پیری چیزی ندارند که عرضه کنند. این افراد، آدم های ناموفق را تحمل نمی کنند و همچنین افرادی را که اجازه می دهند، احساسات و هیجاناتشان آنها را از پای در آورد تحمل نمی کنند.
افراد این گروه وقتی سرگرم کار و موفقیت می شود،خود را فراموش می کنند. نقطه مثبت این امر احساس سرزندگی و صداقت است. توانایی بالایی برای کار کردن دارند و می توانند دیگران را به حداکثر سطح توایی و هوش خود برسانند.
محیط های جذاب این گروه:
شغل هایی که مستلزم تلاش و ساعات طولانی کار باشد، مانند: فروشندگی، مدیریت، تبلیغات، بسته بندی، مغازه داری، محیط های توام با رقابت و رفتارهای آنان معمولا در محیط کار پر سرو صدا است.
محیط های ناجذاب این گروه:
کارهایی که آینده محدودی داشته باشند، کارهایی که نیاز به درون نگری و آزمایش و خطا داشته باشد. کارهایی که برای رسیدن به مقصود زمان طولانی نیاز دارد.
نماد تیپ 3
رنگ: زرد: توجه را جلب می کند و رنگی است که تشعشع داشته و محرک است، در عین حال آسیب پذیرترین رنگ است و زود لک می شود.
راه هایی که افراد این بتوانند به رشد شخصیت برسند:
- امید به خدا برای تحمل سقوط و ناکامی و رسیدن به هدف.
- روبرو شدن با ترس هایی که باعث نیاز آنها به فعالیت دائمی می شود.
- سعی در نشان دادن هیجانات و احساسات خود.
- روبرو شدن با نقاط ضعف خود و اعتراف به اینکه" جا زدم یا دروغ گفتم و..."
- قبول دلتنگی خود برای عشق
- دست برداشتن از تکبر و غرور
- صرف نظر کردن از پول، مقام و قدرت برای ایجاد امنیت
- توجه به احساسات خود در حین کار
کلوستروفوبی
یک نوع فوبی هنجاری دیگر ، بنام کلوستروفوبی وجود دارد. این نوع فوبی فضاهای بسته است که بین 4 تا 13 افراد به آن دچار هستند . بیماران مبتلا به کلوستروفوبی ، معمولا از خفه شدن ، له شدن در جا های فوق العاده شلوغ (مانند صف بلیط کنسرت یا وسایل نقلیه عمومی در ساعتهای شلوغ )یا از کمبود اکسیژن (مانند گیر کردن در اتاقک آسانسور یا مترویی که بین دو ایستگاه از حرکت ایستاده )وحشت دارند . در نظر داشته باشیم که این ترس نزد کسانی که فوبی هم ندارندمی تواند وجود داشته باشد. بسیاری از اشخاص فکر می کنند که در یک فضای بسته بیش از اندازه معمول احتیاج به اکسیژن دارند. (واقعیت این است که در یک فضای بسته که هوا جریان ندارد می توانیم چند روز زنده بمانیم تا اینکه اکسیژن آن محوطه بکلی تمام شود )
Les Phobies, Andre, Christophe
برای تعیین تیپ شخصیتی خود فایل تست شخصیت شناسی را دانلود کنید.
این گروه افراد، توانایی های خود را برای دیگران صرف می کنند و برای آسایش و سلامتی دیگران تلاش می کنند. و اینگونه سعی دارند این فکر را در دیگران ایجاد کنند که آنها با ارزش هستند. در واقع دیگران را بد عادت می کنند، زیرا تلاش و رسیدگی بیش از حد در مورد دیگران می کنند بدون اینکه از آنها درخواستی شده باشد. مدام در حال کمک به دیگرانند و افرادی نیکوکار هستند واین بزرگترین توانایی آنهاست.اما کمک کنندگانی بی کمک هستند، آنها برای دیگران مسکن و برای خود سر درد هستند، دوست دارند همه افراد،حرفهایشان را به آنها بزنند اما خودشان خجالت می کشند تا حرف خود را به دیگران بزنند و معتقدند که مرا هر کسی تحمل نمی کند. آنها زیرکانه به دور آدم حلقه می زنند و می گویند به من نیاز داشته باش، آنها همیشه می خواهند برای انسانها مفید باشند، آنها اطرافیان را کنترل میکنند ولی نه با فشار بلکه با کمک های خود.
آنها حتی وقتی فرصت و انرژی کافی ندارند، به محض اینکه کلمه احتیاج را می شنوند، همه انرژی خود را جمع می کنند تا به دیگران کمک نمایند،اما بعد ناراحت می شوند و احساس می کنند که از آنها سوء استفاده شده است. آنها با دست و دلبازی آنچه دارند را با دیگران تقسیم می کنند و محبت و عشق افراد به آنها و از طریق رفتار شایسته آنها بدست آمده است. افراد این تیپ ، ثروتمند و غالبا فرزند خوانده دارند، چون برایشان زیباست که مورد نیاز باشند، این افراد به دیگران همان چیزی را می دهند که برای خود آرزومندند. با علاقه در مورد روابط انسانی و عشق سخن می گویند، چون خودشان آرزومند دوست داشته شدن هستند.با دوستان متنوع در یک محل بودن برایش دشوار است و همه آنها را نزدیکترین دوست خود می داند. از نطر او هر کسی که در دسترس باشد. فردی مناسب برای برقراری ارتباط است. وقتی یک فرد تیپ 2 ناراحت باشد می تواند بدون گفتن کلمه ای ،جو یک جمع را مسموم کند. "وقتی از او سوال می شود که ناراحتی؟ می گوید:نه من چیزیم نیست،باید چیزیم باشد؟" باید به افراد تیپ 2 فرصت داد و از آنها پشتیبانی کرد تا نیازهای خود را شناخته و آنها را جدی بگیرند. احساس این افراد در مورد خود بستگی به این دارد که دیگران نسبت به آنها چگونه واکنش نشان دهند. گاهی همین افراد نیازمند عشق و تایید و ناز و نوازش هستند ممکن است بخواهند به همه ثابت کنند چقدر مستقل بوده و کاری که دلشان می خواهد انجام می دهند.
وقتی با درخواستهای افراد مهم زندگی روبرو می شوند، تمام علایق و زندگی خود را کنار می گذارند، چون نیازهای خود را برای کسب رضایت دیگران سرکوب می کنند، می خواهند برای دیگران ضروری باشند.این افراد نمی توانند " نه " بگویند و بیشتر از توان خود قول مساعدت می دهند و اگر نتوانند قول خود را عملی کنند احساس گناه می کنند. همیشه در جستجوی پاسخی به این سوال درونی خود هستند که" آیا مرا دوست خواهند داشت" آنها نیاز فراوانی به محبت دارند. وقتی تنها هستندفضا برای آنها بسیار تنگ می شود و در تنهایی و مکاشفه درونی خود احساس ترس می کنند چون در تنهایی، دیگر کسی نیست که تاییدشان کتد و ممکن است در خودشان هیچ چیزی پیدا نکنند.
گناه اصلی این گروه غرور است این غرور با تکبر و خودپسندی متفاوت است. غرور این افراد به این معناست که فکر می کنند همه به کمک آنه احتیاج دارند."من دوست داشتنی تر و مهربانتر از همه هستم و بدون من شما نمی توانید کاری از پیش ببرید."
محسنات افراد این گروه:
این افراد می توانند در مردم احساس خوبی ایجاد کنند، می توانند از طریق شوخی و سرگرمی، تغییرات مشکل را ساده نمایند. در نقش حمایت کننده شادترین فرد هستند و حامیان خوبی برای دوستان می باشند. زمانی را برای بهم رساندن افراد صرف می کنند.نیکو کار و کمک رسانده هستند اگر در بین انسانها افرادی با این تیپ نبودند شبکه اجتماعی روابط انسانها اط هم گسسته می شد.
افرادی که در این گروه به رشد شخصیت رسیده باشند در ازای چیزی که به دیگران میدهند انتطار بازگشت ندارند.
محیط های جداب این گروه:
- هر موقعیتی که در آن همکار یا معاون رهبری قدرتمند باشند، هوا خواه یک معلم مذهبی یا یک گروه خاص مشاور رئیس، منشی رئیس یا مدیر که کارها را هدایت می کند، حمایت از محرومان، متخصصان کمک کننده، آرایشگری، هنرپیشه و آوازخوان.
- محیط ناجذاب این گروه:
- موقعیت ها یا کارهایی که تاییدی به دنبال نداشته باشد.
نماد تیپ دو:
رنگ قرمز:"نماد زندگی ، نیرو ، شور"رنگ عشق و شهادت (با مضامین خشونت)
راههایی که این تیپ بتواند به رشد شخصیت برسد:
- راه اصلی رهایی این افراد پیدا کردن خود واقعی از طریق مشاهده درون و توجه به نیازهای سرکوب شده است.
توجه به تمایلات بین غرور و تواضع در خود.
- صحبت با فردی مورد اطمینان و اعتماد درباره خود.
- تمرین در نه گفتن.
- یاد بگیرند که نیازهای خود را واضح و مشخصبیان کنند
- کمک کردن بدون انتطارمتقابل.
فوبی های موقعیتی
این نوع ویژه فوبی ، عموما مربوط به وسایل نقلیه (هواپیما ، قطار ، ماشین ...) و فضا های بسته می باشد که کلوستروفوبی نامیده می شوند.
اینها یک مجموعه فوبی های بی شباهت به هم هستند که بیماران نسبت به آنها بگونه ایی متفاوت واکنش نشان می دهند. در پژوهشی بر روی چهار صد و نوزده بیمار فوبی پروازی این گوناگونی مورد بررسی قرار گرفته است این فوبی 8 تا11 درصد اشخاص را در بر می گیرد.
بنظر می آید می توان کسانی را که ازهواپیما می ترسند به سه گروه مجزا با ویژگی های کاملا متفاوت تقسیم کرد:
1 - گروه اول :کسانی هستند که از دیدن خودشان در هوا، بصورت معلق در هوا،یا وقتی زیر چایشان خالی است وحشت دارند. در هنگام سفر حمله های وحشتی فوق العاده به آنها دست نمی دهد ولی در آغار و در طول سفر بسیار مضطرب بنظر می آیند. اما اکثر مواقع، اگر لازم باشد، کاملا قادرند که برای سفر سوار هواپیما بشوند .
2 – گروه دوم :کسانی هستند که می توانیم آنها را کاملا ترسو بنامیم. اضطراب بسیار زیادی دارند به اندازه ای که فکر می کنند در اطاقک خلبان گیر کرده اند . از اینکه در یک حمله هول انگیز ، کنترل خودشان را از دست بدهند وحشت دارند . معمولا به هر دری می زنند که به هیچ وجه در یک هواپیما قرار نگیرند.
3 – گروه سوم: کسانی هستند که از رو برو شدن با مسافرین دیگر وحشت دارند.نزد آنها میزان وحشت بسیار زیاد است . آنها احساس می کنند که با مسافرین دیگر ،روی هم در یک هواپیما ریخته شده اند و زمانی که دیگران در راهرو هواپیما راه می روند زیر آنها هستند و این موضوع آنها را به وحشت می اندازد . این اشخاص سعی می کنند یک پنجره بنشینند که هنگام پرواز از جای خود بلند نشوند و همینکه سر جایشان نشستند شروع به خواندن کتاب خیلی جالب می کنند یا به یک خواب خیلی طولانی فرو می روند .