روانشناسی خودمانی | مشاوره خصوصی

اطلاعات روانشناسی خود را افزایش دهید. از مشاوره خصوصی بهترین نتیجه را بگیرید

روانشناسی خودمانی | مشاوره خصوصی

اطلاعات روانشناسی خود را افزایش دهید. از مشاوره خصوصی بهترین نتیجه را بگیرید

آیا می دانید نتایج رفتارهای مختلف شما با کودکان چه خواهد بود؟

اکثر خانواده ها بدون اطلاع از جنبه های روانشناسی و فقط بر اساس تفکرات خود و رفتارهایی که از والدینشان آموخته اند به تربیت فرزندان خود مبادرت می ورزند .متاسفانه بسیاری از والدین در آینده و هنگام بزرگ شدن فرزندشان می گویند ما غذا ی خوب لباس مناسب مدرسه خوب و همه چیز برای فرزندمان آماده کردیم ولی نمی دانیم چرا اینگونه شد . در زیر به بررسی انواع رفتارهای والدین و تاثیر آن بر روان فرزندان در آینده ذکر شده است :
رفتار / نتیجه
اگر کودک همواره مورد انتقاد قرار گیرد / محکوم کردن را یاد می گیرد
اگر کودک با پرخاشگری زندگی کند / جنگ و دعوا را یاد می گیرد
اگر کودک با ترس زندگی کند / نگران بار می آید
اگر کودک با دلسوزی و ترحم زندگی کند / یاد می گیرد برای خودش احساس تأسف کند
اگر کودک با استحضاء زندگی کند / خجالتی بارمی آید

اگر کودک با خجالت زندگی کند / احساس گناه می کند
اگر کودک با تشویق و دلگرمی زندگی کند / مطمئن و متکی به خود بار می آید
اگر کودک در محیطی که صبر و تحمل در آن است زندگی کند / یاد می گیرد صبور و شکیبا باشد
اگر کودک با تمجید دیگران زندگی کند / یاد می گیرد قدر دان باشد
اگر کودک با تأیید دیگران زندگی کند / یاد می گیرد خودش را دوست بدارد
اگر کودک با شناخت و آگاهی زندگی کند / یاد می گیرد هدف دار زندگی کند
اگر کودک با مشارکت زندگی کند / بخشندگی و سخاوت را یاد می گیرد
اگر کودک با شرافت و انصاف زندگی کند / یاد می گیرد به خود و اطرافیانش وفادار باشد
اگر کودک با رفاقت زندگی کند / یاد می گیرد دنیا محل زیبایی برای زندگی است
اگر کودک با آرامش و صفازندگی کند / در آینده از سلامت روان بر خوردار است…


کودک و خانواده

 ارزنده سازی شخص اصلی: شخص ارزنده سازی شده غالبا نخستین جایگاه را در قسمت چپ خانواده اشغال می نماید اما وقتی نخستین شخص ترسیم شده یک کودک باشد بدین معنی است که کودک در عمق وجودش خواستار آن است که جای وی را اشغال کند اگر کودک وهله نخست خود را ترسیم کند نشانه گرایش به خود دوستداری آشکاری است که باید علت آن کشف شود. شخص ارزنده سازی شده از لحاظ چیزهای افزوده شده غنی تر است.


نقاشی کودکان
1- تزئین لباس ، ترسیم کلاه، عصا، چتر ، کیف و … شخص ارزنده سازی شده غالبا کانون توجه اشخاص دیگر نقاشی است ، یعنی همه نگاه‌ها به سوی او معطوف است یکی از اعضای خانواده ممکن است صرف نظر از مرتبه‌ای که اشغال کرده است به دلیل بزرگی قامت مهم تر جلوه کند. درجه تکامل تصویر یک شخص در نظر ترسیم کننده است گاهی کودک برای ارزش دادن ورجسته کردن کسی تصویر او را چنین بار تکرار می‌کند مثلا پسری به دلیل تنبیه شدن مکرر توسط پدر، در صفحه نقاشی، او را چند بار تکرار می‌کند. چون در فکر کودک با توجه به رفتار نامناسب پدرجایی برای شخص یا شیء دیگری باقی نمانده است.

2ـ ناارزنده سازی‌ها : فرد مورد نظر با در نظر گرفتن همه سنت‌ها (خصوصاً سن) از دیگران کوچکتر کشیده می‌شود. در آخرین جا و غالباً کنار صفحه کاغذ قرار داده می‌شود. مثل این است که کودک در بدو تولد، قصد در نظر گرفتن جایی را برای او نداشته است . با فاصله از دیگران یا در سطحی پایین‌تر از آنها دیگر کشیده می‌شود به خوبی دیگران ترسیم نمی شود یا جزئیات مهمی در تصویر وی از قلم می‌افتد. نام وی ذکر نمی شود در حالی که نام همه اشخاص دیگر ذکر می گردد.

3ـ اشخاص خط زده شده :
وقتی در نقاشی، یکی از اعضای خانواده حضور ندارد می تواند نشانگر تمایل کودک به عدم حضور او باشد که بیشتر در مورد خواهران و برادران در اثر حسادت پیش می‌اید . یا وقتی کودک خودش را از جمع خانواده حذف می کند یعنی از بودن در جمع خانواده راضی نیست و خواستار تغییر جنسیت، افزایش سن و موارد دیگری است که مشکل متصور او را حل کند. همچنین شخصی که برایش کم اهمیت‌تر است یا او را کوچک و با جزئیات کم و سرسری نقاشی می‌کند یا بعد از نقاشی طرح او را از صفحه پاک می‌کند که این وضعیت نشان دهنده کشمکش کودک است.

4ـ اشخاص افزوده شده : شخص افزوده شده ممکن است یک نوزاد باشد که نقاش گرایش های واپس گرایی را که از بیان مستقیم آنها شرم دارند و به وی نسبت می دهد. شخص افزوده شده می تواند یک فرد مسن‌تر یا حتی یک بزرگسال باشد که فرد دوست دارد با او همانند سازی کند تصویر اضافه شده می‌تواند یک حیوان باشد . در این جا مبدل سازی به حد پیشینه است و نشان می دهد که ممنوعیت نقاشی کننده بسیار شدید است . بطور مسلم باید در تفسیر محتاط بود چون ممکن است که کودک حیوانات را دوست داشته باشد به ترسیم یک سگ یا گربه مأنوس بپردازد. این نکته نیز قابل توجه است که ترسیم کننده بخصوص خود را در اشخاصی که به منظومه خانواده افزوده شده‌اند فرافکنی می کند.
و به وی نسبت می دهد.

تصور کودک از اشخاص

اطرافیان برای کودک، اشخاص «با معنایی» هستند و تصویری از خود به کودک ارائه می‌دهند. تصاویری که می‌تواند رنگی با سیاه و سفید باشند، شفاف یا کدر، دوست داشتنی یا مرعوب‌کننده، تصاویری که او در ذهن خود آن‌ها را دستکاری می‌کند، به مادر بال می‌دهد برای پریدن تا از دست نق‌نق‌های خواهر کوچولوی تازه متولد شده خلاص شود، به دست پدر دسته گل می‌دهد و لبخند بزرگی که سراسر صورتش را پوشانده. خواهر بزرگتر را کوچک می‌کند جوری که هر وقت دلش خواست پاکش کند، طوری که آب از آب تکان نخورد. او همه این‌ها را روی کاغذ پیاده می‌کند اگر بتواند و صد البته اگر «بخواهند». حالا او نقاشی را کشیده و مسأله اصلی این‌جاست که افرادی که آن‌ها برای کودک معنادار بودند و به او به نحوی نقاشی را برای آن‌ها کشیده، آیا کودک نیز برای آن‌ها به همان اندازه با‌معناست؟ نقاشی او را پر کردن بیهوده‌ی وقتی می‌دانیم که کودک می‌توانست به شیوه‌ای ارزشمند‌تر آن را پر کند (مثلاً خواندن زبان انگلیسی) یا حداقل کمی روی آن تأمل می‌کنیم؟ البته انتظار این‌که مادر یا پدر فکر کنند، این یک ورق کاغذ می‌تواند آن قدر پراهمیت باشد که دلیل ناخن جویدن‌های فرزندشان را می‌توانند در آن جستجو کنند خیلی توقع بیجایی است. اما با آگاه کردن والدین و این که برای آن یک تکه کاغذ ارزش قائل شوند می‌تواند راه‌گشا باشد.

سر در طراحی کودکان

سر به صورت خارج از مقیاسی نسبت به بدن بزرگتر ترسیم شده، به طوری که بدن را تحت الشعاع قرار می‌دهد. در سنین (۷ تا ۸ سالگی) بدن انسان و اجزای آن ابعاد واقع بینانه‌ای پیدا کرده و سر معمولا یک هشتم کل از طول سر تا پای یک فرد بالغ ایستاده را شامل می‌شود
چشمها اولین و مهمترین اعضایی هستند که کودک به دایره اولیه سر می‌افزاید.
کشیدن و تاکید بر روی ترسیم چشم‌های بزرگ در نقاشی افراد شکاک و مبتلا به «پارانویا» به چشم می‌خورد ولی در کودکان کم سن و سال تاکید بر روی چشمان و کشیدن چشمان درشت مبنی بر درک اهمیتی است، که کودک برای این عضو است.
آرایش چشمان هنگام طراحی معمولا در نقاشی دختران در زمان بلوغ دیده می‌شود، چشمهایی که پسران می‌کشند ساده‌تر می‌باشد و پسران چشم‌ها را با حالتی درنده و وحشی می‌کشند.هیچکس انتظار ندارد، که بازوها را در نقاشی کودکان زیر ۴ سال ببیند، ولی به این فقدان در سنین بالای ۶ سال باید توجه بیشتری کرد و اگر همین مورد در سنین بالای ۱۰ سال بود احتیاج به توجه خاص دارد.
گوش: راجع به طرز طراحی گوشها باید گفت‌ که بیشتر آنها را نمی‌توان از کودکان عادی تمیز داد. گوش‌های مشخص و برجسته به عنوان تجلی آشفتگی روانی تفسیر گردیده است و فقدان گوش مربوط به عدم بلوغ فکری و درک از تصویر انسان مرتبط می‌باشد و در پایان می‌توان گفت هنگامی که کودک با آزادی و به دلخواه خود نقاشی می‌کند، در واقع حالت روحی و روانی و احساسات زمان حاضر و نیز احساسات و تحریکات ریشه‌دار و ژرف‌تر خود را بیان می‌کند و بدین ترتیب خطوط مخصوص شخصیتش را نیز هویدا می‌کند.

مراحل تکاملى نقاشی کودک از 18 ماهگى تا 2/5 سالگى

کودکان معمولا کشیدن علائمى برصفحه کاغذ را ازحدود 18 ماهگى به بعد آغازمى کنند . ازدیدگاه بیشتر پژوهشگران این خط خطی کردن ها حرکاتى بى هدف وناهماهنگ نیست ، بلکه نشاندهنده آگاهی نسبت به الگو وافزایش هماهنگى چشم – دست است . کودکان براى رسیدن به درجه اى ازتوازن بصرى به خط خطى کردن کاغذ مى پردازند ویا یک خط را بالاى خطى که قبلا کشیده اند می کشند . خط خطى کردن براى کودکان کاملا جذاب است . پژوهشگران این خط کشیدن هاى اولیه را صرفا بازى وتمرین می دانند. به هر حال زمانى فرامى رسد که کودکان شروع به تفسیر خطوط خود به عنوان تصویر مى کنند . کودکان عموما قبل از آن که کشیدن را آغاز کنند مقاصد خود را بیان نمى کنند بلکه اغلب پس از اتمام کار به تفسیر نقاشى خود مى پردازند . نخستین شکل بسته ای که توسط کودکان کشیده مى شود تقریبا مى تواند جایگزین کلیه اشیاى موجود درمحیط کود ک باشد. دایره ، ساده ترین طرح بصرى براى کودکان خردسال است .

از 2/5سالگى تا5سالگى :

ازحدود 2/5 سالگى آشکار مى شود که کودکان نقاشى هاى خود را بازنمایى چیزى تلقى مى کنند . گاهی اوقات پیش از آنکه کشیدن نقاشى را آغازکنند مقاصد خود رابیان مى کنند ودیگر معنى نقاشى تا پایان تکمیل آن پنهان باقى نمى ماند ، اما هنوزدرتفسیر کودکان از نقاشی خود، نوعى عنصر فرصت طلبى وجود دارد . دراین مرحله از تکامل چنانچه نقاشى کودکان درعمل شبیه به چیز دیگرى از کار درآید ، آنها از قصد اعلام شده خود عدول مى کنند . دراین مرحله ، دیگران نیز این خط خطى ها را باسهولت بیشتری درک مى کنند وبه تدریج اشکال بیشتر ومتنوع ترى دریک صفحه کشید ه مى شود . اشکال تفکیک نشده ونامنظمى که کودکان مى کشند به تدریج به صورت دایره ها ، مربع ها ، مثلث ها وصلیب ها قابل تشخیص مى شوند . این شکل ها که جملگی به صورتى طرح گونه کشیده مى شوند اغلب روى یکدیگر قرارمى گیرند وبه چیزى تبدیل مى شوند که آنها را ‹‹ ترتیب ›› مى خوانیم . سایر شکل هاى مهم درنقاشى هاى کودکان عبارتند از :

خورشیدها ، دایره ها وشعاع ها ، از 3/5 سالگى به بعد است که کودکان برقرار کردن رابطه میان جزئیات یک نقاشى را آغاز مى کنند . به نظرمى رسد که بسیارى از نقاشى هاى آنها دراین مرحله مبتنى برقواعد یا طرح هاى ساده است ، به عنوان مثال نقاشی نمونه وار چهره انسان دراین مرحله ، مشتمل بریک دایره به جای سر( یا یک سروبدن مرکب ) ودوخط آویزان به جاى پاست ، برای مشخص کردن جزئیات چهره ازقبیل چشم ها ودهان ممکن است علائمی دردرون دایره گذشته شود . این قبیل چهره ها اغلب ‹‹ بچه قورباغه اى ›› نامیده مى شوند . گاهى اوقات به نظرمى رسد که این نقاشى هاى طرح دار ، بیش از آنکه بازنمایی دقیق موضوع نقاشى شده باشند جنبه اى نمادین دارند ؛ به عنوان مثال نتایج به دست آمده از مشاهدات نشان مى دهد که وقتی از کودکان ساکن درواحدهاى آپارتمانى خواسته شده تامنزلى مسکونی خود را نقاشى کنند ، آنها به کشیدن نقاشى هاى متداولی از خانه هاى داراى سقف شیروانى ودودکشى که از آن خارج مى شود پرداخته اند .

5سالگی تا 8 سالگى :

به طور کلى هرچه که کودکان بزرگتر مى شوند نقاشى هاى آنها نیز واقعگرایانه تر مى شود . اما نقاشى هاى کودکان درفاصله سنی 5 تا 7 سالگى هنوزشامل عناصرى است که کودک بروجود آنها آگاهی دارد ، حتى اگر به طور طبیعى قابل رؤیت نباشند . به این لحاظ حاصل کار آنها نقاشى ‹‹ شفاف بینى ›› یا ‹‹ اشعه ایکس ›› نامیده مى شود ؛ مانند نقاشى اى که درآن بچه ای درشکم مادرش است نشان داده مى شود . دراین مرحله نقاشى های آنها ازچهره انسان ، طرح بچه قورباغه اى را پشت سر مى گذارد وبه نشان دادن سر وبدن جدا از یکدیگر مى رسد . جزئیات بیشتری از قبیل دست ها ، انگشتان ولباس بیش از پیش تصویر می شوند .

8سالگی تا نوجوانى :

کودکان 8 ساله به بالااغلب سعى مى کنند درنقاشى هاى خود عمق را نه تنها دراشیاى منفرد بلکه دررابطه میان اشیا نیزنشان دهند . همچنین نقاشى هاى آزاد بچه هاى بزرگتر ، یعنی بچه هاى 9 تا 10 ساله از نظرسبک به تدریج به سمت الگوهای قراردادى حرکت مى کند . دراین مرحله چهره هاى کارتون وچهره هاى سریال هاى کمیک مرتب نقاشى مى شوند . نقاشى ها تنوع وتشخیص کمترى پیدامى کنند . به نظرمى رسد که کودکان در این سن اغلب از نقاشى خود ناراضی اند ودیگر رغبتى به انجام این فعالیت ندارند . گفته می شود دلیل این امر آن است که آنها قادرنیستند نتایج دلخواه خویش را از نقاشى هاى خود به دست آورند .

نویسنده : افتخار حمیدی